سرویس بینالملل فردا؛ طاها ربانی: روز گذشته سالگرد استقلال پاکستان بود،ایران اولین کشوری است که پاکستان را بهرسمیت شناخت. هماکنون نیز دفتر منافع ایران در آمریکا سفارت پاکستان است. اما در ایران هیچکس یادی از این اتفاق نکرد.
۱-در روز استقلال پاکستان، گوگل لوگوی خود را به طرحی از پرچم پاکستان تغییر داد، ترکیه و عربستان نیز نیروهای نظامی خود را به این کشور فرستادند تا در مراسم سالگرد استقلال حضور داشته باشند. از طرف چین نیز در بالاترین سطح مشارکت شد. معاون نخستوزیر چین در مراسم حضور داشت. شبکههای مجازی نیز پر از تبریک سالگرد استقلال پاکستان است. اما در ایران سکوت مطلق در این زمینه وجود دارد.
۲-این ایراد که در ایران نسبت به همسایگان بیتوجهی میشود تا حدود زیادی وارد است. درحالیکه ما همیشه چشم به اروپای غربی و آمریکا داشتهایم، بهطور کامل از دیگر کشورها چشم پوشیدهایم و توجهی به فرهنگ و آداب و پیشرفتهای اقتصادی آنها نداریم. ما از چین، پاکستان، افغانستان، و کشورهای آسیای میانه بیخبریم. درحالیکه عربستان، ترکیه و چین میلیونها (در مورد چین، میلیاردها) دلار در پاکستان سرمایهگذاری میکنند، ایران همچنان در پیچ و خم برداشتن اولین قدمها برای ایجاد رابطهی اقتصادی با پاکستان است.
۳-ضعف روابط ایران با پاکستان تا حدودی بهعلت قوت روابط ایران با هند است. برقراری تعادل میان روابط با هند و پاکستان کار آسانی نیست، بهخصوص با لفاظیهای تند مقامات بالای هر دو کشور علیه یکدیگر. ایران از سالها پیش تلاش کرد با پروژهی خط لوله صلح بین دو کشور نزدیکی ایجاد کند، اما دشمنی میان دو کشور چنان زیاد است که امکان اجرای این پروژه از بین رفته است. پاکستان، حتی با وجود نیاز شدید به برق و خاموشیهای زیاد، به خرید گاز از ایران اقدام نمیکند تا نیروگاههای خود را راهاندازی کند.
اختلافات هند و پاکستان بهصورتی است که در عملیاتهای تروریستی همیشه انگشت اتهام دو کشور به سوی یکدیگر نشانه میرود، و البته در موارد زیادی این اتهامها نشان از واقعیت دارد. بهطور مثال، مظنون حادثهی تروریستی سال 2008 در مومبای (بمبئی)، یعنی حافظ محمد سعید، هماکنون نهتنها در پاکستان حضور دارد و پاکستان از تحویل او سر باز زده است، بلکه یک حزب هم ساخته و قصد شرکت در انتخابات دارد.
۴-کشور پاکستان نیازمند ایجاد زیرساختهای زیادی است. چین، با پروژهی 50میلیارددلاری سیپک (CPEC)، قصد بهرهبرداری از این نیاز را دارد. تردیدهایی دربارهی منفعت برابر دو کشور به گوش میرسد. طبق اسنادی که روزنامهی داون پاکستان افشا کرده است، بیشترین تمرکز چینیها در این پروژه بر بخش کشاورزی ایالتهای سند و پنجاب، برای تامین مواد اولیه کارخانههای مستقر در استان شینژیانگ چین، است؛ درحالیکه پاکستانیها تمایل بیشتری بر توسعهی بندر گوادر و کشیدن جاده و راه دارند.
انتظار سرمایهگذاری از ایران، انتظار معقولی نیست چرا که بعد از برجام هنوز هم برای فروش نفت خود مشکلاتی داشته و برای کاهش آمار بیکاری به سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد. پیروی از عربستان و سرمایهگذاری در مدارس مذهبی هم جزو سیاستهای ایران نبوده و همچون ترکیه هم نیست که قصد بازیابی امپراتوریهای قدیمی را داشته باشد و به این قصد در دیگر کشورها سرمایهگذاری کند.
۵-پاکستان یکی از بزرگترین و مجهزترین ارتشهای دنیا را در اختیار دارد. لولهی اسلحههای این ارتش بهسمت هند قرار دارد، اما علیرغم تمام تضمینهای پاکستان، برای ایران هم ترسناک است. ارتش حرف اول را در پاکستان میزند، دولتها را قانونی یا غیرقانونی سرنگون میکند، بمب اتم در اختیار دارد، و دلهرهآورتر از همه اینکه روابط بسیار نزدیکی با عربستان دارد. روابط ارتش پاکستان با عربستان آنقدر نزدیک است که فرماندهی ارتش پاکستان، بعد از بازنشستگی، فرماندهی ارتش ائتلافی عربستان را به عهده میگیرد. بخش اطلاعات ارتش پاکستان (ISI) مظنون اصلی در کشتن دیپلماتهای ایرانی در مزارشریف و همکاری با تروریستها در عملیاتهای تروریستی در استانهای شرقی ایران است
۶-روابط ایران پیش از انقلاب با پاکستان سطح بالایی داشته، اما این روابط ناشی از جبههبندیهای جنگ سرد بوده است. هند در جبههی کشورهای چپ و نزدیک به شوروی طبقهبندی میشد، درمقابل، ایران و پاکستان در جبههی کشورهای نزدیک به آمریکا بودند. حمایتهای شاه از این کشور هم با همین جبههبندی توجیه میشود.
بااینحال، این روابط آنقدرها هم نزدیک باقی نماند. ذوالفقار علی بوتو، که احساس میکرد شاه نگاه بالا به پایین به پاکستان دارد، رو به کشورهای خلیج فارس آورده بود. او همچنین به آمریکاییها گفته بود که آنقدرها که فکر میکنید جایگاه شاه مستحکم نیست. آمریکاییها این حرف را کف دست شاه گذاشته بودند. یک پژوهشگر آمریکایی میگوید که ذوالفقار بوتو، در روزهای آخرش در زندان و قبل از اینکه فرماندهی ارتش او را اعدام کند، در یادداشتهای روزانهاش مینویسد این شاه ایران است که دارد از من انتقام میگیرد.
۷-برقراری ارتباط فرهنگی در ابتدا نیازمند برقراری رابطهی اقتصادی است. ایران و پاکستان تلاش دارند تا حجم مبادلات تجاری 359 میلیون دلاری خود را تا سال 2021 به 5 میلیارد دلار برسانند، اما هنوز این هدف دور از دسترس است. (برای مقایسه، ایران و ترکیه قصد دارند حجم مبادلات خود را به 30 میلیارد دلار برسانند.) از سوی دیگر باید تصویر پاکستان در ذهن جامعهی ایران اصلاح شود. حمایت ارتش از گروههای تروریستی و انفجارهای تروریستی در گوشهوکنار این کشور تصویر مطلوبی برای برقراری رابطهی فرهنگی به دست نمیدهد. باید تلاش کرد جنبههایی از پاکستان رسانهای شود که از اقتدار و پیشرفت این کشور حکایت دارند، وگرنه تصویر «کشور عملیاتهای تروریستی» هیچ جذابیتی برای برقراری ارتباط ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید