یادداشت موهن شلغم، وزیر خارجه قذافی: «آیا تهران جام زهر آمریکایی را مینوشد؟»
«درخواست ۱۲ مادهای پمپئو به روشنی نشان میدهد واشنگتن ایران را بر سر یک دو راهی مشخص قرار داده؛ یا باید تسلیم شده و به مرزهای خود قانع شوند یا اینکه هزینهای در ابعاد موجودیت خود بپردازند. این ادبیات و پاسخ تهران مرا به یاد ادبیات مشابه آنها در مورد لیبی و قذافی میاندازد...»
سرویس بین الملل فردا: عبدالرحمن شلغم وزیر امور خارجه سابق نظام لیبی در دوره دیکتاتوری معمر القذافی در یک مقاله موهن برای نشریه الشرق الاوسط وابسته به شاهزادههای دربار آل سعود، با مقایسه شرایط فعلی با شرایط ماههای پایانی جنگ تحمیلی پیش بینی کرد رهبر معظم انقلاب اسلامی «جام زهر» ترامپ را قبول خواهند کرد!
به گزارش سرویس بین الملل فردا، شلغم در یادداشتی با عنوان «آیا رهبری جام زهر آمریکایی را خواهند نوشید؟» نوشته است: «در حالی که حکومت در ایران خود را برای برگزاری جشنهای باشکوه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی آماده میکند، این روزها علامت سئوال بزرگی در مورد سیاستهای آینده این کشور ایجاد شده است!»
عبدالرحمن شلغم که سابقه نماینده نظام دیکتاتوری لیبی در سازمان ملل را نیز در کارنامه دارد در ابتدای مقاله خود با اجتناب عامدانه و جانبدارانه از بررسی خیانتها و کودتاهایی که علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایجاد شد، با ذکر نامهای «ابو الحسن بنی صدر» و «صادق قطب زاده» مدعی میشود «صدها» نفر از متحدین روحانیت در جریان انقلاب اسلامی، از قربانیان نخست انقلاب در دوره تثبیت بودهاند! او در ادامه با اشاره به جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم بعثی به ایران مینویسد: «حمله دانشجویان ایرانی به سفارت آمریکا در تهران و نقض آشکار قوانین بین المللی باعث شد آمریکا به صدام این چراغ سبز را بدهد تا رأسا به مرزهای کشور ایران حمله کند. این جنگ اما در واقع فرصت ویژهای برای رأس هرم قدرت در تهران ایجاد کرد تا بتواند در نظام نوپا، معارضین و رقبای احتمالی را کنار زده و قدرت را به صورت یکدست زیر نظر خود تثبیت کند!»
وزیر امور خارجه سابق لیبی در ادامه تحلیل خود را این گونه بیان میکند: «تا زمانی که ایران در مرزهای خود رقبا - و حتی متحدین آمریکا - را کنار میزد، جامعه جهانی با آنان مخالفت جدی نداشت و حتی مانع تحرک صدام علیه ایران میشد. اما وقتی ایران مستقیما منافع و هیبت آمریکا را تهدید کرد، جنگ به ایران تحمیل شد. در واقع حساسیت جامعه جهانی و مشخصا آمریکا، حفط منافع و اعتبار غرب است و نه قوانین بین المللی یا حقوق بشر و فضای سیاسی و...»
این دیپلمات عرب با اشاره به اصل ۱۵۴ قانون اساسی کشورمان که حمایت از مستضعفین در سرتاسر جهان را در کنار عدم دخالت در امور کشورهای دیگر از اصول رفتاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی میخواند، آورده است: «مشکل جامعه جهانی با ایران بر سر تسلیحات هستهای یا موشکی نیست. نمونه جمهوری اسلامی پاکستان در برابر ماست که از نظر تسلیحات هستهای و موشکی به مراتب قدرتمندتر از ایران بوده و فراتر از آن، در کشورش نیز بستر مهیاتری برای گرایشهای افراطیگرایانه و تروریستی در تودههای جامعه وجود دارد. علاوه بر آن پاکستان یک دشمن اساسی به نام هند دارد؛ هندی که در جامعه جهانی از اعتبار و وزن قابل توجهی برخوردار است و پاکستان را همواره تهدید جدی امنیت ملی خود میداند.»
نماینده سابق لیبی در سازمان ملل، در ادامه از ادبیات پرواپاگاندای رسانهای آل سعود برای حمله به ایران استفاده میکند: «مشکل جامعه جهانی با ایران، مشخصا برنامه تند حکومت ایران در زمینه حمایت از افراطیگری در خارج از مرزهای خود هست که در این زمینه حتی حاضر نیستند ظواهر و پرستیژ را در ادبیات رسمی خود رعایت کنند. شبکه گستردهای که تسلیحات و پول را از ایران تا آفریقا توزیع میکند. وقتی سید حسن نصرالله صریحا میگوید تسلیحات، پول و حتی آب و غذای حزب الله از ایران میرسد و از آن سو شعاع فعالیتهای حزب الله از مراکش تا یمن میباشد، حساسیت جامعه جهانی به طور جدی علیه ایران برانگیخته میشود.»
شلغم با اشاره به ویژگیهای ذاتی ایرانیان، تاریخ و جغرافیای ایران و بالاخره ثروتهای طبیعی کشورمان مدعی میشود: «تاریخ نشان میدهد ایران هر گاه بر آبادانی و پیشرفت خود تمرکز کرده، به یک قدرت بزرگ آسیایی و حتی جهانی تبدیل شده است. اکنون نیز جامعه جهانی و کشورهای منطقهای از تهران میخواهند خود را به چهارچوب مرزهای خود ملتزم بداند!»
این دیپلمات برجسته لیبیایی که تنها یک هفته بعد از آغاز اعتراضات علیه قذافی از حکومت رویگردان و به معارضین پیوست، در پایان نوشته است: «درخواست ۱۲ مادهای پمپئو به روشنی نشان میدهد واشنگتن ایران را بر سر یک دو راهی مشخص قرار داده؛ یا باید تسلیم شده و به مرزهای خود قانع شوند یا اینکه هزینهای در ابعاد موجودیت خود بپردازند. این ادبیات و پاسخ تهران مرا به یاد ادبیات مشابه آنها در مورد لیبی و قذافی میاندازد. باید دید آیا رهبری فعلی انقلاب اسلامی ایران، تجربه پایان جنگ و خوردن جام شوکران را تکرار میکند؟»
این مقام سابق حکومت خودکامه معمر قذافی در حالی از ادبیات مشابه پروپاگاندای رسانهای آل سعود استفاده میکند که به خوبی میداند معمر قذافی با تسلیم در برابر خواستههای آمریکا، تمام تأسیسات هستهای خود را سوار بر کشتی کرد و به این ترتیب اصلیترین ابزار بازدارنده خود را از دست داد و همین موضوع باعث سقوط وی شد.
دیدگاه تان را بنویسید