مراقب باش زيرآبت را نزنند
براي آنهايي كه در بخش خصوصي يا دولتي كار و فعاليت ميكنند، واژه «نان بريدن» نه تنها غريب و بيگانه نيست، بلكه بايد خيلي هم مراقب باشند تا كسي نانشان را آجر نكند. آجركردن و بريدن نان، روشهاي مختلفي دارد كه در اين زمينه به شكلي باور نكردني پيشرفت كردهايم.
جام جم: غيرمتخصصان و بيهنران، حداقل اين يكي را خوب بلدند و به كار ميبندند. دليلش هم اين است كه «سازمانها مبتني بر شايسته سالاري نيست» همين هم موجب شده است تا برخي به جاي اثبات خود به تخريب ديگران بپردازند. آناني كه تخصص و هنري دارند با ارائه خدمات و دستاوردهاي علمي و خلق آثار، خود را در برابر قضاوت ديگران ميگذارند. اين را حميد آيتي دكتراي رشته مديريت دولتي و استاد دانشگاه علامه طباطبايي به «جامجم» ميگويد و تصريح ميكند: «فعلا مراقب باشيد زيرآبتان نخورد تا بعد...! » زير آب زدن در خانهها، زير آب زني در ادارهها خيليها بر اين باورند كه زير آب زني يك بيماري در نظام اداري است، اين گفته گرچه درست است اما تاريخي نه چندان دور گواهي ميدهد كه اين موضوع يك فرآيند تكاملي داشته است، چون در ابتدا زير آب خانهها را زدهاند، پس از آن نوبت به زير آب زني در ادارهها و سازمانها رسيده است. و اما داستان زير آب زدن خانهها؛ چيزي حدود صد سال پيش كه خانههاي قديمي بدون لولهكشي آب تصفيه شده بود، چيزي به نام «زيرآب» در انتهاي مخزن آب خانهها تعبيه شده بود كه از آن براي خالي كردن آب استفاده ميشد. در حقيقت اين زيرآب به چاهي راه داشت و روش باز كردن زيرآب نيز به اين روش بود كه كسي درون حوض ميرفت و زيرآب را باز ميكرد تا لجن ته حوض از زيرآب به چاه برود و آب پاكيزه شود، اما مصيبت هنگامي رخ ميداد كه مالك خانه دشمنان و رقيباني ميداشت، آنگاه دشمن به قصد انتقام و ضربه كردن، زيرآب حوض خانهاش را باز ميكرد تا تمام موجودي آب تميزي را كه ذخيره داشت از بين ببرد. صاحبخانه وقتي خبر از واقعه مييافت آهي از نهاد برميآورد و ميگفت: «زيرآبم را زدهاند.» او ديگر هيچ آبي نداشت. حالا دامنه اين موضوع خيلي گسترده و پيچيدهتر شده تا جايي كه دكتر آيتي حتي آن را به حوزههاي «فرهنگي» و «سياسي» تعميم ميدهد. وي در توضيح اين موضوع ميگويد: گاهي به دليل نبود تحمل همديگر در عرصههاي سياسي و فرهنگي، زير آب زني بهعنوان يك شيوه رايج براي خارجكردن حريف از گود مورد استفاده قرار ميگيرد. به تعبيري در چنين مواردي از سياست ماكياوليستي پيروي ميشود، چون از هر شيوه و ابزاري براي حذف رقيب خود استفاده ميكنند. ريشههاي زير آب زني آن قدر حرف در اين زمينه وجود دارد كه آدمي گيج ميماند سررشته اين تخصص ناب را از كجايش بگيرد و چگونه سخن خود را در اين هزارتوي كلاف پيچيده ادامه دهد. بايد اذعان كرد حتي كشورهاي توسعه يافته با تمام دانش و تكنولوژيشان، حداقل در اين زمينه بسيار از ما عقب ماندهاند! به اذعان كارشناسان بخشي از اين رفتارها ريشه در پيشينيه فرد و محيط خانوادگي آنها دارد. البته در اين زمينه هم نبايد از فرهنگ و نوع مديريت حاكم بر سازمانها چشم پوشيد. چون همه دست به دست دادهاند تا ناني آجر شود و از مجموع اين آجرها اتاق رياست يا چنين چيزي بنا شود. حسادت، نبود تخصص لازم، پيشينه تربيتي و... از جمله عواملي است كه فرد را به سوي غيبت و بدگويي از همكاران خود نزد مدير سوق ميدهد. دكتر آيتي يكي از زمينههاي بروز زير آب زني را خود مديران ميداند كه به چنين افرادي ميدان و عرصه ميدهند. به اعتقاد او هنگامي كه «هم آوايي» و «هم زباني» مدير بالادست با فرد زير آب زن وجود داشته باشد، چنين ناهنجارياي رشد و امكان عرضه مييابد. اما مگر ميشود كه با وجود اين دلايل، دست روي دست گذاشت و مديران همچنان چشم و گوش خود را روي چنين حرفهايي باز كنند و در حالت خوبش آن را ناديده گيرند؟! برخورد؛ قانوني يا اخلاقي خيلي از مديران بويژه آنهايي كه بتازگي تكيه بر صندلي رياست خود زدهاند، براي اطلاع از حوزه رياست خود بيشتر به سخن همكاران اكتفا ميكنند تا مبادا توطئهاي عليه آنها شود يا كمكاري ديگر همكاران به پاي دوران مديريت با كفايت آنها نوشته شود. البته كاركشتههاي زير آب زن هم خوب اين را ميدانند و معمولا اين مواقع فرصت مناسبي است براي «ديده شدن» يا «نور چشم شدن»! اين تنها يك طرف ماجراست. از آن طرف نيز به دليل سيستم اشتباه مديريتي، مانعي اساسي بر راه پيشرفت، بروز نبوغ افراد و كاركنان شايسته به وجود ميآيد. نتيجه هم ميشود افت كاري آن مدير مدبر؛ ميشود رنگ باختن ارزش و هنجارهاي عمومي، ميشود ناامني محيط كار و هزار مساله ديگر. قاسم قاضي، روانشناس و استاد دانشگاه در مورد پيامدهاي زير آب زني در محيطهايي كه اين مساله در آنجا رايج است، ميگويد: در چنين محيطهايي «ناامني» و «نبود اعتماد» شكل ميگيرد. به اعتقاد اين كارشناس چنين رفتاري در دو چيز خلاصه ميشود: «نخست ناامني دروني شخص و ديگر اين كه چنين فردي اعتماد به نفس ندارد.» نكته: اگر فردي در اداره شما به امر زير آب زني اشتغال دارد و در آن شهره است، بدانيد كه چنين اشخاصي به زعم روانپزشكان دچار نوعي اختلال شخصيتي يا حتي روانپريشي هستند اما ابزارهاي بازدارنده اين پديده ناهنجار چيست؟ دكتر آيتي در پاسخ به اين پرسش ميگويد: براي اين مساله تا اندازهاي ميتوان دستورالعملها و آييننامههاي مورد نياز را پيشبيني كرد كه براساس آن افراد نتوانند همكار خود يا ديگران را تخريب كنند، به جز اين كه براساس مستندات قانوني و در يك فرآيند و پروسهاي كه بر اساس حوزه اخلاق تعريف شده باشد، اقدام كنند. البته مشروط بر اين كه به طرف مقابل هم امكان دفاع داده شود. به اعتقاد اين كارشناس در مواردي هم كه قانون سكوت كرده باشد بايد موضوع را به حوزه اخلاق واگذار كرد. خيلي جرات ميخواهد؛ چه چيز جرات ميخواهد؟ تخريب و حذف همكار خود؛ شما در كدام يك از اين سه دسته قرار ميگيريد؟ «مغزهاي بزرگ درخصوص ايدهها بحث ميكنند؛ مغزهاي متوسط در مورد حوادث صحبت ميكنند و مغزهاي كوچك درباره مردم گفتوگو ميكنند.» چيزي به نام تبعيض مهران طهماسبي، پژوهشگر مسائل مديريتي مجموعه عواملي را كه در نهايت به بروز عوامل استرسزاي محيط كار منجر ميشود به 4 دسته تقسيم ميكند: روابط بين مسوولان و كاركنان، نوع شغل، ضوابط بين همكاران در يك محيط و امكانات و تجهيزات فضاي كار. نبود تعادل بين هر كدام از دستههاي مزبور موجب بروز رفتارهاي ناهنجار در بين كاركنان ميشود؛ اما يكي از عوامل با اهميت در اين خصوص تبعيض در پاداشهاست كه در نهايت به اختلافات ريشهدار ميان كاركنان يك سازمان يا ارگان ختم خواهد شد. قانونمداري و رعايت عدالت در توزيع نقدينگي براساس شايسته سالاري از ملزومات مديريت صحيح است كه نتيجه آن حفظ كرامت انساني و ارج نهادن به ارزشهاي اجتماعي است. در غير اين صورت شاهد پارتيبازي، زيرآبزني، رشوهگيري، بيتوجهي به قانون و... خواهيم بود كه چنين بلايايي هنجارهاي عمومي را كمرنگ خواهد كرد. به باور كارشناسان وقتي شيوه ارزيابي عملكرد شغلي كاركنان داراي ساز و كار مناسبي نباشد، كاركنان دچار استرس خواهند شد. در چنين مواقعي افراد به شكلهاي مختلف درصدد دفاع از منافع و جايگاه خود برخواهند آمد. هنگامي كه اشخاص صرفا براساس ضابطه و نه لياقت بر سر كار آيند، زمينه بروز ترور شخصيت در سازمان نيز شكل عملي به خود ميگيرد. لابد و صد البته شما از آن دسته نخواهيد بود كه به هر شكلي مترصد تصاحب مدارج بالاي اداري يا مفتخر به نورچشم شدن رئيس خود است؛ حتي با فرض اين كه مورد تبعيض واقع شده يا به جايگاه شايسته خود نرسيده باشيد. اگر فردي در سازمان يا اداره شما به امر زير آب زني اشتغال دارد و در آن شهره است بدانيد كه چنين اشخاصي به زعم روانپزشكان دچار نوعي اختلال شخصيتي يا حتي روانپريشي هستند. البته نبايد نقش جامعهاي هم كه آنها در آن زندگي ميكنند ناديده گرفت. به طور كلي كساني كه چنين رفتاري را از خود بروز ميدهند شخصيت بالغي ندارند. براي كمك به چنين افرادي در حال حاضر رشتهاي به نام «روانشناسي صنعتي» يا «روانشناسي صنعت و مديريت» وجود دارد كه متخصصان در اين حوزه به آنها مشاورههاي لازم را ارائه ميدهند. روشهاي زير آب زني! در رشته زيرآبزني و تبديل نان به آجر، كلي دانش كسب كردهايم. شايد صورت بيان مساله شكلي طنز داشته باشد اما حاوي واقعيتي تلخ است كه ذهن و افكار افراد را در محيط كار مشوش كرده است. زيرآب زدن براي خود فنون و روشهاي خاصي را دارد! تعجب نكنيد، چكيدهاي از اين روشها توضيح داده ميشود تا بدانيد و باور كنيد. لازم به يادآوري است كه اين مسائل بايد با رعايت اصول روانشناسي و جامعهشناسي انجام شود تا به هدف غايي نايل آيد! اگر ميخواهيد يك زيرآب زن حرفهاي شويد نبايد طرف ماجرا از اين موضوع بويي ببرد، چون رشته شما پنبه خواهد شد. امانتدار خود باشيد! با بدگويي و غيبت نبايد كار را آغاز كرد. چون در همان مرحله اول مخاطب به شما بد بين خواهد شد. كمي از فردي كه قرار است زير آبش را بزنيد تعريف و تمجيد كنيد، مگر نه اين است كه شما صلاح او را ميخواهيد! همين را به مدير خود بگوييد كه شما خيرخواه، دلسوز و غمخوار همكارتان هستيد. مگر اين طور نيست؟! ناسزا نگوييد، كمش مانعي ندارد! زيادش اثر را خنثي خواهد كرد. اصلا و به هيچ وجه همزمان زيرآب دو نفر را نزنيد، گناه دارند! براي شما هم شايد كمي خطرناك باشد. اين توصيه را جدي بگيريد كه اصلا زير آب خانمها را نزنيد آنها تيز هستند و زيرآبتان حتما خواهد خورد. ماجرا را هم خيلي كش ندهيد. در همان جلسه نخست كار قرباني را يكسره فرماييد و دست آخر اين كه بايد زيرآب زد تا رشد كرد. خودتان هم مواظب باشيد زيرآبتان نخورد، افت دارد خيلي! «آبرو»؛ برتر از خون مومن اين است حكايت يك رفتار ناهنجار كه گرچه ظاهري عريان دارد، اما گويي سيستم اداري، روش مديريتي و رفتار جامعه با آن كنار آمده است. در اين زمينه با هيچ آدم زيرآبزني نميتوان و نميشود گفتوگو كرد، چون همه خود را بري و عاري از آن ميدانند، اما آيا موضوع به اين اندازه اهميت دارد و آيا چنان گسترده و همهگير شده كه مستلزم تدابير جدي باشد؟ اصلا ميتوان از آن به عنوان يك آفت مهم يا بحراني كه سيستم اداري را درگير خود كرده است، ياد كرد؟ دكتر آيتي پاسخ ميدهد: بله؛ ميتوان از نگاههاي مختلف به آن نگريست و تعابير مختلفي را براي آن به كار برد، اما در اين ميان چيز مهمي قرباني ميشود؛ «آبرو». چيزي كه حفظش از خون مؤمن واجبتر است.
دیدگاه تان را بنویسید