قدرت هستهای ایران نابود شدنی نیست/ با ایده افزایش تحریم ها خداحافظی کنید
گزنده ترین تحریمها هم تنها مدتی باقی میمانند. زور هم نمیتواند قابلیت هستهای ایران را نابود کند... نه اسرائیل و نه آمریکا نمیتوانند توان ایران برای ساختن بمب اتم را به طور کامل از بین ببرند. هر کدام از این دو کشور میتوانند با اقدام نظامی کوتاه مدت ایران را عقب برانند، اما هیچیک نمیتوانند مهارت یا توانایی فنی و مهندسی ایران برای ساخت بمب هستهای ایران را از بین ببرند. از سال 2007، یعنی همان موقع که ایران توانست به چرخه کامل سوخت هستهای برسد، برای انجام این کار دیر شد.
راس در این گزارش با اشاره به اختلاف نظر آمریکا و اسرائیل درباره تأثیر دیپلماسی در برنامه هستهای ایران نوشت: مقامات دولت اوباما آشکار ساختهاند که آنها اعتقاد دارند هنوز زمان و فضای کافی برای تلاشهای دیپلماتیک هست تا بتوانند ایران را از مسیر دستیابی به قابلیت سلاحهای هستهای بازدارند. اما معاون وزیر خارجه اسرائیل، «دنی ایالون» میگوید زمان آن فرا رسیده است که بگوییم دیپلماسی شکست خورده است.
در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل هنوز شکست دیپلماسی را اعلام نکرده است، از ناتوانی اش برای تغییر دادن مسیر برنامه هستهای ایران سخن به میان آورده است. وی علاوه بر این گفته است که تهدید هستهای از سوی ایران از تمامی تهدیدهای دیگری که اسرائیل با آنها مواجه است پیشی میگیرد؛ او همچنین با لحنی کنایهآمیز اظهار کرده است: «نمیتوان به ایران اجازه دستیابی به تسلیحات اتمی داد». از سخنان مسئولان اسرائیل علاوه بر اینکه بوی لبریز شدن کاسه صبرشان با توجه به کندی مسیر دیپلماسی میآید، آمادگی برای اقدام نظامی یکجانبه علیه تأسیسات هستهای ایران هم استنباط میشود.
مشاور بلند پایه سابق اوباما در ادامه تصریح کرد: با آنکه آمریکا و اسرائیل هر دو هدف یکسانی از لحاظ جلوگیری از ایران برای دستیابی به قابلیت تسلیحات هستهای دارند، آنها از لحاظ نقطهای که اقدام نظامی و پیشگیری از پیشرفت هستهای ایران باید صورت پذیرد، اختلاف نظر دارند. به این دلیل از واژه پیشگیری استفاده میکنم که نه اسرائیل و نه آمریکا نمیتوانند توان ایران برای ساختن بمب اتم را به طور کامل از بین ببرند. هر کدام از این دو کشور میتوانند با اقدام نظامی ایران را عقب برانند، اما هیچیک نمیتوانند مهارت یا توانایی فنی و مهندسی ایران برای ساخت بمب هستهای ایران را از بین ببرند. از سال 2007، یعنی همان موقع که ایران توانست به چرخه کامل سوخت هستهای برسد، برای انجام این کار دیر شد. این اختلافنظر درباره زمان احتمالی اقدام نظامی تابعی است هم از توانمندیها و هم دیدگاهها. قدرت نظامی آمریکا به طرز محسوسی از اسرائیل بیشتر است و به همین خاطر این کشور احساس میکند میتواند قبل از متوسل شدن به زور بسیار بیشتر از اسرائیل صبر کند.
در ادامه گزارش اندیشکده واشنگتن آمد: موضوعی که آمریکا با آن مواجه است تنها قابلیت نظامی نیست. بلکه داشتن راهبرد برای زمان پس از حمله به ایران هم مهم است. چون زور نمیتواند قابلیت هستهای ایران را نابود کند باید به اقدام نظامی به عنوان وسیله نگاه کرد و نه هدف؛ و باید به صورتی از این اقدام نظامی استفاده کرد که به هدف عقب راندن برنامه هستهای ایران کمک کند، به گونهای که ایران هم تمایل کمتر و هم توانایی کمتری برای بازسازی مجدد این برنامه داشته باشد. کمترین لازمه چنین نگاهی این است که ایران باید پس از آنکه مورد حمله قرار گرفت منزوی و تحت تحریمهای سخت اقتصادی نگاه داشته شود.
«گزنده ترین تحریمها هم تنها مدتی باقی میمانند.» دنیس راس افزود: به گفته یکی از مقامات ارشد اسرائیل نظام تحریمها ممکن است برای مدتی گزنده باشند، اما پس از مدتی از بین میروند، همانطور که فشارهای دیپلماتیک و مبارزههای اطلاعاتی با ایران چنین خواهند شد. این امر به خاطر آن است که منافع جامعه بینالملل در خصوص ایران تغییری نخواهند کرد. دیدگاه دولت اوباما متفاوت است. از دید این دولت، منزوی کردن ایران به خودی خود اتفاق نیفتاد. بسیج کردن و متقاعد کردن جامعه جهانی برای وضع تحریمهای فلجکننده علیه ایران به تلاش زیادی نیاز داشت. برای آمریکا فراهم کردن بسترها اهمیت دارد. آمریکا به دنبال ایجاد بستری بینالمللی است که استفاده از زور اگر ضروری شود، قابل توجیه باشد و اینطور نمود پیدا کند که دیپلماسی موثر نبوده است و ایران با لجاجت در برنامه هستهایش و امتناع از تغییر در آن، جنگ را برای خود خریده است. حفظ انزوای ایران در شرایط حمله نظامی متضمن این خواهد بود که ایران نتواند خودش را به عنوان قربانی جا بزند. به عبارت دیگر قبل از حمله نظامی لازم است ما نشان دهیم ایران حاضر نبود قابلیت انرژی هستهای صلحآمیز با محدویتهایی که از لحاظ نزدیک شدن به تولید بمب اتمی دارد را بپذیرد.
این صاحب نظر سیاسی در پیشنهاد خود به طرف آمریکایی نوشت: آمریکا به ایران اجازه انرژی صلحآمیز بدهد. اول، آمریکا باید طرحی نهایی روی میز داشته باشد که به ایران اجازه دهد انرژی هستهای غیرنظامی داشته باشد اما این توانمندی با محدویتهایی همراه باشد که ایران نتواند هر زمانی که خواست برنامه هستهایش را به سمت تسلیحاتی شدن پیش ببرد. تدوین چنین طرحی این نکته را آشکار خواهد ساخت که آیا رسیدن به یک توافق جدید امکانپذیر است یا خیر، ضمن اینکه این پیام را به اسرائیل میدهد که رویکرد آمریکا به مذاکرات بیهدف و باز پاسخ نبوده است.
دوم؛ آمریکا باید مذاکرات با گروه 1+5 را آغاز کند و با آنها درباره راهبردهایی که پس از موثر نبودن مذاکرات و استفاده از زور باید به کار گرفت، گفتگو کند. این اقدام هم به اسرائیل و هم به ایران منظور آمریکا از اینکه میگفتیم همه گزینهها روی میز است را نشان خواهد داد.
سوم، مقامات ارشد آمریکایی باید از مقامات اسرائیلی بپرسند آیا امکانات نظامیای هست مانند بمبهای پناهگاه خرابکن که ما برای آنها فراهم کنیم تا آنها بتوانند زمان حمله را به تعویق بیندازند.
و چهارم؛ کاخ سفید باید از نتانیاهو بپرسد اگر قرار باشد اسرائیل از زور استفاده کند نیاز به چه نوع از حمایتی دارد مثلاً تأمین مجدد تسلیحات، تدارکات نظامی، قطعات یدکی و حمایت نظامی و دیپلماتیک. آمریکا باید در قبال توافق اسرائیل برای معوق کردن حمله تا سال بعد تعهدات قدرتمندی به نتانیاهو در تمام این زمینهها بدهد قبول این تعلیق از جانب اسرائیل به معنی این است که میتوان از آن برای «مستهلک کردن گزینههای دیپلماتیک و بسترسازی برای اقدام نظامی» بهره برد. اگرچه ممکن است عدهای استدلال کنند این اقدامات احتمال حمله نظامی در سال آینده را بیشتر میکنند، اما در حال حاضر لازم است آنها انجام شوند تا به مقامات اسرائیل دلیلی برای صبر کردن بدهند.
دیدگاه تان را بنویسید