سرویس سبک زندگی فردا: آیا از شغل خود راضی هستید؟ آیا فکر میکنید، این همان کاری است که برای آن ساخته شدهاید. آیا از زمانی که در محل کار میگذرانید لذت میبرید یا مدام به ساعت نگاه میکنید و منتظر هستید تا ساعت کاری تمام شود و نفس راحتی بکشید. ما بخش زیادی از عمرمان را در محل کار میگذرانیم و رضایت شغلی و لذت بردن از کاری که انجام میدهیم، نقش مهمی در ایجاد حس خوشبختی در ما دارد. در این مقاله به نقل از چطور ۵ نشانهای را پیدا میکنیم که شغل شما استعدادتان را به هدر میدهد.
۱. وقتی ایدهی خوبی دارید، هیچکس علاقهای به شنیدن آن ندارد.
۲. به شما گفته میشود که «فقط وظایفی که برای تو تعیین شده را انجام بده»، حتی وقتی که میتوانید کمک بسیار زیادی به پروژهها یا وظایف دیگر بکنید.
۳. مدیرانتان هیچ چشماندازی برای سازمان، زندگی خودش یا (لااقل) شما و مسیر شغلی شما ندارند.
۴. به اندازهای از شغلتان ناامید شدهاید که دچار استیصال شدهاید و این حس نمیگذارد راحت بخوابید.
۵. دوستانتان شما را فردی زرنگ، شوخ، حساس و باهوش میدانند ولی هیچ کس در محل کار، شما را چیزی بیش از کارمندی سطح پایین به حساب نمیآورد.
همهی ما گاهی به وضعیت موجود عادت میکنیم و خود را فریب میدهیم و میگوییم: «این شغل را دوست ندارم، ولی میتوانم برای مدتی آن را تحمل کنم.» تحمل کردن این شغل چه فایدهای دارد؟ با این کار چه چیزی عاید شما میشود؟ این کار فقط موجب میشود که ناامیدتر شوید. از لحظهای که کنترل را به دست میگیرید و برای آیندهای روشنتر برای خود و حرفهتان برنامهریزی میکنید، بار شما سبکتر میشود.
لازم نیست بلافاصله شروع به نوشتن رزومه کنید. میتوانید با برنامهریزی شروع کنید. یک دفتر خاطرات بردارید و هر زمان که فرصتی پیدا کردید، در آن بنویسید. در مورد این بنویسید که اگر در این شغلی که استعدادهایتان را به هدر میدهد گرفتار نشده بودید، چه کار میکردید. از همان لحظهای که به پرسشهای زیر پاسخ میدهید، به تدریج احساس رهایی میکنید.
من در چه کاری بسیار خوب هستم که در شغل فعلیام آن را انجام نمیدهم؟
اگر شغل فعلیام را نداشتم، دوست داشتم به جای آن چه شغلی داشته باشم؟
به چه کاری بیشتر از وظیفهی فعلیام علاقهمند هستم؟
در چه کاری بسیار توانا هستم؟
دوست دارم چه کاری انجام بدهم؟
چه نوع مشکلاتی را در محل کار حل کردهام (اعم از اینکه حل کردن آن مشکلات، بخشی از شرح وظایفم بوده یا خیر)؟
شما تواناتر از آن هستید که بتوانید تصورش را بکنید. با بر عهده گرفتن کنترل زندگی شغلی خود و کنار گذاشتن شغلی که توان شما را تحلیل میبرد و استعدادهایی را که باید به دنیا نشان دهید، به هدر میدهد، قدرت شما افزایش مییابد و به تدریج فرصتها را میبینید. در چنین وضعیتی میدانید که حتی بدترین شغل در جهان هم نمیتواند شعلهی شما را خاموش کند و میتوانید از این مانع عبور کنید و به حرکتِ روبهجلو، در مسیر خود ادامه دهید.
نخستین مرحله، رسیدن به این تصمیمگیری است که «دیگر کافی است، کنترل این کشتی را خودم به دست میگیرم!» در یک لحظه میتوانید به این تصمیم برسید، و با این کار، رفتهرفته همه چیز برای شما بهتر میشود!
دیدگاه تان را بنویسید