دعوای اتحاد ملت و کارگزاران بالا گرفت؛ پدرسالار کیست؟ / خاتمی جانب کدام را میگیرد؟
اختلافات بین کارگزارن و اتحاد ملت به جایی رسید که فعلان سیاسی در این جریان رسما جانبداری خاتمی از اتحاد ملت را به رخ کارگزاران میکشند.
گروه سیاست سایت فردا: اختلافات در جبهه اصلاحطلبی هر روز شکل و زاویه جدیدی پیدا میکند. حالا دیگر کار از تفاوت دیدگاه درباره مشارکت در انتخابات و چگونگی آن گذشته است. مساله نقش سید محمد خاتمی در این جریان و تصمیماتش نیز انگار چندان نیست. دعوا بر سر پدرسالاری است و تلاش نافرجامی که کارگزاران برای گرفتن این جایگاه میکند. حزب کارگزاران مدتها است که سازی مخالف سایر احزب اصلاحطلب میزند، محافظهکارتر و قدرتطلبتر از سایرین است و آنقدر هم که ادعا میکند، به اصول اصلاحطلبی پایبند نیست. شاهد این مدعا همین تلاشهای اخیر برای راضی کردن اصلاحطلبان به ائتلاف با علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ است. احزاب دیگر اصلاحطلب، اما سر کوتاه آمدن در مقابل کارگزاران را ندارند و به این راحتیها تن به تصمیمات این حزب نمیدهند. مواضع اتحاد ملت و اعتماد ملی در ماههای اخیر به روشنی بیانگر این رویکرد است. شکاف بین کارگزاران و دیگر احزاب این جریان، اما بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی و همان وقتی که حاضر نشد مثل دیگران از خیر لیست دادن، بگذرد عیان شد. حالا هم هر چه به انتخابات نزدیک میشویم، تعمیق میشود. تا جایی که حتی گمانه جدا شدن کارگزارن از اصلاحطلبان بیش از قبل به ذهن میرسد. مصاحبه امروز فائزه هاشمی با «خبرآنلاین» و سخنانی که درباره کارگزاران، اتحاد ملت و رویکرد رئیس دولت اصلاحات درباره اینها میگوید، موجب تقویت این گمانه است. فائزه هاشمی در این مصاحبه میگوید: «اینکه کارگزاران نقش پدرسالارانه را در جریان اصلاحات بازی میکنند درست نیست. جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد ملت است که نزدیکترین به آقای خاتمی است، جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری میکند و ایشان هم بیشتر تحت تاثیر نظرات و افکار این حزب است. مواردی بوده که کارگزاران با آقای خاتمی در یک موضوعی بحث کرده اند، پیشنهاد دیگری داده اند، اما ایشان بدون منطقی آن را قبول نکرده یا منطق ضعیفی داشته که قابل قبول نبوده است.» او حتی نسبت کارگزاران با مرحوم هاشمی رفسنجانی را نیز تا حدی انکار کرده و میگوید: «کارگزارانی که چندین سال است تقریبا" در جریان اصلاحات تصمیم گیر مؤثر نیستند چگونه میخواهند نقش پدرسالاری را ایفا کنند. با این نظر موافق نیستم. درست است که وزرا یا معاونان بابا این حزب را تاسیس کردند و شعارها و اهداف حزب کارگزاران از تفکرات توسعهای بابا بود، ولی به خاطر ندارم که بابا به آنها گفته باشد این کار را کنید یا نکنید، مگر اینکه خودشان مشورت میکردند و بابا هم نظر خودش را میگفت، اینطور نبود که این حزب توسط بابا هدایت شود.» به این ترتیب روشن میشود که اختلافات کارگزاران و اتحاد ملت بیش از قبل شده و نه تنها رسیدن آنان به اتفاق نظر درباره نحوه ورود به انتخابات ۱۴۰۰ و مساله ائتلاف بعید به نظر میرسد، بلکه باید منتظر بود که دیر یا زود کارگزارانیها حساب خود را از اصلاحطلبان جدا کنند و به اعتدالگراها بچسبند. ناگفته نماند که جدایی کارگزاران از جریان اصلاحات مدتها است که احتمال داده شده و از سوی سیاسیون مورد اشاره قرار میگیرد. مثلا آذر منصوری، قائم مقام حزب اتحاد ملت در جریان انتخابات مجلس یازدهم و بعد از آن بارها گفته بود که موضع اصلاحطلبی روشن است و اگر کسی خواهان ارائه لیست یا ائتلاف است، میتواند بدون برداشتن پرچم اصلاحطلبی این کار را انجام دهد (نقل به مضمون). ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا نیز پیشتر در گفتگویی با «فردا» به این موضوع اشاره کرده و در پاسخ به اینکه آیا مواضع فعلی کارگزاران مقدمه چسبندگی این طیف به راست میانه است؟ گفته بود: «میتواند این طور باشد. دقت کنید که از سالهای اوایل دهه ۷۰ به بعد که نشریه «عصر ما» سازمان مجاهدین انقلاب منتشر میشد، تقسیمبندیهایی درباره جریانات سیاسی داخل ایران میکردند و از همان وقت به کارگزارن میگفتند «راست مدرن». یعنی آنان را همواره راست میدانستند نه چپ؛ بنابراین اصلاح طلبان همواره با نگاه راست به کارگزان نگاه کرده اند ولو اینکه در دورانی مثل بعد از دولت خاتمی با این طیف هماهنگی و اتحاد داشته است. تا کنون شرایط ایجاب میکرده که نوعی هماهنگی و اتحاد بین کارگزاران و اصلاح طلبان باشد، اما الان این شرایط وجود ندارد. قاعدتا اگر کارگزاران راست مدرن باشد و اگر واقعا فاصله خود با اصلاح طلبان را به فاصله معناداری تبدیل کنند، میتوانند فرصت هماهنگی با طیفهایی از اصولگرایان را داشته باشند. البته این مشروط بر این است که ببینیم واقعا چقدر با اصلاح طلبان فاصله میگیرد.» فاصلهای مورد اشاره وی، اما این روزها بیشتر شده است، آنقدر که شاهدیم فعالان سیاسی اصلاح طلب رویکرد خاتمی نسبت به کارگزاران را شاهد میآورند تا معلوم شود که حساب کارگزارن جدا است. البته جانبدار رئیس دولت اصلاحات از اتحاد ملت یا هر حزب دیگری در مقابل کارگزاران موضوعی نیست که نتوان حدس زد و صرفا به اظهارات اخیر فائزه هاشمی مستند باشد. رویکرد کارگزاران و مواضع اعضای این حزب از جمله غلامحسین کرباسچی، دبیرکل آن درباره نقش خاتمی در جبهه اصلاحطلبی و ضرورت کنار گذاشتن رودربایستی با او؛ به قدر کافی نشانگر تقابل کارگزاران و خاتمی است. بر این اساس باید منتظر ماند و دید که اختلافات درونی در جریان اصلاحات در هفتهها و ماههای پیش رو و با نزدیک شدن به انتخابات چه سمت و سویی پیدا میکند.
دیدگاه تان را بنویسید