براندازان خارجنشین را اصلاحطلب نمیدانیم
عضو فراکسیون اقلیت مجلس معتقد است که حیات سیاسی جریان اصلاحات با قهرکردن تأمین نمیشود بلکه با حضور ایجاد میشود و ادامه پیدا میکند اما نمیتوان الان گفت آن گروهی که میآید وزنش کمتر از آن گروهی است که نمیآید؛ چرا که این مسئله با رأی مردم قابل سنجش است.
جهان: عضو فراکسیون اقلیت مجلس با اشاره بر حضور اصلاحطلبان در انتخابات آتی مجلس، گفت: حیات سیاسی با قهر کردن ایجاد نمیشود، بلکه با حضور ایجاد میشود و ادامه پیدا میکند. مصطفی کواکبیان عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی و دبیرکل حزب مردمسالاری، طی گفتوگویی تفصیلی اظهار داشت: هیچ جریان اصلاح طلبی به دنبال تحریم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیست منتهی بعضی نمیخواهند لیست بدهند در مقابل این اختیار را هم بعضی دارند که لیست بدهند. عضو فراکسیون اقلیت مجلس معتقد است که حیات سیاسی جریان اصلاحات با قهرکردن تأمین نمیشود بلکه با حضور ایجاد میشود و ادامه پیدا میکند اما نمیتوان الان گفت آن گروهی که میآید وزنش کمتر از آن گروهی است که نمیآید؛ چرا که این مسئله با رأی مردم قابل سنجش است. عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس کاربرد واژه تحریم فعالانه برای نحوه ورود اصلاح طلبان به انتخابات را بیمعنا میخواند و میگوید: من اصلا نمیدانم این واژه چطور معنا میشود. یعنی چه که هم میخواهیم شرکت کنیم و هم فعالیت میکنیم که شرکت نکنیم. مشروح این گفتوگو که به با هفته نامه مثلث انجام شده، به شرح زیر است: * باتوجه به آنکه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۱۲ اسفند تقریبا نزدیک به دو ماه دیگر برگزار میشود شمابه عنوان دبیرکل حزب مردمسالاری و از اعضای برجسته فراکسیون خط امام مجلس آرایش سیاسی جریانات مختلف را چگونه میبینید؟ - من معتقدم که در این رقابت سیاسی حداقل شاهد ارائه هفت لیست انتخاباتی در سراسر کشور خواهیم بود و البته بگویم که این موضع امروز من نیست، بلکه از سال گذشته چنین بحثی را در مصاحبهها و سخرانیهای مختلف مطرح کردم. * این هفت لیست شامل چه جریانات یا طیفهای سیاسی هستند؟ - جریان اصولگرا خود به چهار طیف جبهه متحد اصولگرایی یا همان ۸+۷ طیف دولتیها و آقای مشایی، جبهه پایداری و جبه ایستادگی تقسیم می شود البته احتمال اینکه این چهار گروه در بعضی از حوزههای انتخابیه نامزدهای مشترک داشته باشند بعید نیست ضمن آنکه باید گفت جبهه پایداری نزدیک به جریان دولت و جبهه ایستادگی نزدیک به جریان ۷+۸ حرکت میکند، یعنی در مجموع اینها باز اشتراکاتی ممکن است با هم داشته باشند. جریان پنجم نیروهای مستقل هستند که ممکن است از درون یا بیرون شکل بگیرد به عبارت دیگر اینها گروههایی هستند که اعتقادی به کارکرد جریانات اصولگرایی یا اصلاح طلبی ندارند و میخواهند لیست مستقل بدهند. * مثل چه کسانی؟ - به هرحال اینها یکسری جلساتی داشتند که یکی از آنها در مجلس تشکیل شد. با این وجود امکان دارد نیروهای مستقل به سمت یکی از چهار ضلع اصولگرایی میل کنند اما این احتمال است که مستقل هم بیایند. * اگر ممکن است مصداقشان را بگویید؟ - همین کسانی است که در مجلس چندی پیش نشست داشتند. * منظورتان نشست نیروهای مستقل جریان اصولگرا با آقای لاریجنی است؟ - بله همانطور که عرض کردم شاید جزو بخش جبهه متحد اصولگرایان شوند اما احتمالش هست که راضی نشوند و بخواهند لیست مستقل بدهند. * جریانات هفتم و هشتم چه کسانی هستن؟ - آن جریانات مربوط به منتقدان دولت و اصلاح طلبان است. به هر حال بین اصلاح طلبان دعوا خیلی سر لیست نیست بلکه بیشتر بحثها سر اصل آمدن و لیست دادن است. من معتقدم اصلاح طلبانی که میخواهند وارد عرصه شوند ممکن است به جریاناتی که منتقد دولت است ولی به هر حال نمیخواهد در هیچ لیست اصولگرایی هم باشد نزدیک شوند. در کل اینها احتمالاتی است که وجود دارد نزدیک شوند. در کل اینها احتمالاتی است که وجود دارد. باید کمی زمان بگذرد، ثبت نامها انجام شود تا بعد دقیق تر این هفت لیستی که عرض کردم نشانههایش پیدا شود و مشخص شود آنها با چه آرم، علامت، عنوان، شعار، اهداف، راهبرد، اصول و تاکتیکهایی در عرصه حاضر میشوند. * آقای موسوی خوئینیها گفته تحت عنوان اصلاحات گروهی پا به عرصه انتخابات نمیگذارد اما هر اصلاح طلبی که از سوی شورای نگهبان تأیید شد میتواند نامزد انتخابات مجلس شود بر اساس همان صحبتی که شما مطرح کردیدکه در اردوگاه اصلاحات دعوا بر سر آمدن یا نیامدن است، این حرف را چگونه تعبیر میکنید؟ - هیچ جریان اصلاح طلبی به دنبال تحریم انتخابات نیست، منتهی بعضی نمیخواهند لیست بدهند، در مقابل این اختیار را هم بعضی دارند که لیست بدهند. آن طیفی که نمیخواهد لیست بدهد شرایط را برای این کار مناسب نمیداند اما به معنای آن نیست که بخواهد منعی برای کسی که شرایط را مناسب میداند به وجود آورد چرا که میگوید افرادی که به صورت منفرد میآیند به هر حال مانعی مقابلشان نیست. بنابراین تصور میکنم انتخابات پرشوری را در پیش داشته باشیم. * برخی کارشناسان و فعالان اصولگرا جریان اصلاحات را به سه طیف تحریمی، شرطگذار و فعال انتخاباتی تقسیم میکنند، نظر شما چیست؟ - اصلا جریانی که براندازانه بخواهد عمل کند و در خارج بنشیند به ما دستور و راهکار بدهد ما آنها را جزء اصلاح طلبان نمیشناسیم. بارها گفتیم اصلاح طلبان قبل از حوادث سال ۸۸ درون این مردم حضور داشتند و پایگاه اجتماعی دارند و طبیعتا ربطی به خارج نشینان و افرادی که از آنجا بخواهند تعیین مسیر کنندندارند. به عبارت دیگر ما از اول به اصلاحات محدود و منحصر در گروه فکری خاص ودر یک حزب خاص که مخالف اصل نظام است اعتقادی نداشتیم. آنچه قبول داشتیم خصوصیت اصلیاش آن است که اصلاحات با خط امام تعریف میشود. برای همین در مجلس فراکسیون خط امام تشکیل شد چون چارچوب خط امام مشخص است؛ چنین اصلاحاتی با آنها که آن ور آبی هستند و با اندیشههای خط امام مشکل دارند متضاد است. آنها باید یک اسم دیگری روی مشی فکری خود بگذارند. نمیتوانند به آن مفهومی که ما میگوییم باشند چون این اصلاحات در چارچوب قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی تعریف میشود اصلاحات با ویژگی خط امامی بودن در احزاب اشخاص و شعارهای خاص تعریف نمیشود، بلکه مربوط به همه اقشار مردم است، یعنی نمیتوان گفت که فقط طبقه متوسط شهری اصلاحات میخواهد. معتقدم اگر اصلاح طلبان خوب حرف خود را برای یک فرد روستایی تبیین کنند او هم همان چیزی را میخواهد که افراد طبقه متوسط شهری خواهان آن هستند. با این تعریف اصلاحات نمیمیردو همچنان خواهان آن هستند. با این تعریف اصلاحات نمیمیرد و همچنان باقی میماند، البته نه به آن خاطر که ما اصلاح طلبیم بلکه ذات گروههای اجتماعی این را میخواهد به عبارت دیگر گاهی اصلاحات یک پروژه تعریف میشود که بعداز مدتی طبعا به پایان میرسد اما ما اصلاحات را پروسه میبینیم چون این جریان با مفهوم پروسه هیچگاه نمیتواند متوقف شود. * وزن شرط گذاران در جریان اصلاحات بیشتر است یا کسانی همچون شما که برای ورود به عرصه اعلام آمادگی کردند؟ - معتقدم بخشی از این بحثها به ما مربوط است و بخش دیگر به ناظران و مجریان و دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای و فعالان سیاسی؛ یعنی اگر قرار باشد بنده لیست سراسری بدهم اما در سبد کالای انتخابیام افرادی نباشند که معرفی کنم خب من اساسا نمیتوانم لیست بدهم.فراهم کردن شرایط به این معناست که سبد کالای انتخاباتی من پر شود یعنی ما باید ۲۹۰ یا ۳۱۰ اسم برای نامزدی در انتخابات داشته باشیم. فرض شود اگر بین همه تأییدشدگان گشتم و دیدم بیشتر از ۱۰ نامزد نمیتوانم وارد صحنه کنم دیگر نمیتوانم لیست دهم. البته انشاءالله که چنین اتفاقی نمیافتد ولی اگر افتاد بایدبه من حق بدهند که به عنوان حزب یا جریان اصلاح طلبی حرفی نداشته باشم البته شاید آن موقع بر اساس نظر شخصی کار کنم. تمام تأکیدم رعایت مر قانون بدون کوچکترین اعمال سلیقهای است. * شما بالاخره نگفتید وزن کدام یک از این دو دیدگاه در جریان اصلاحات- شرط گذار یا آماده حضور در انتخابات بیشتر است؟ - معقدم مردمی که در بدنه جریان اصلاح طلبی هستند خیلی مایل به قهر کردن نیامدن و عدم شرکت در انتخابات نیستند و طبیعتا وزن این طیفها از طریق رأی مردم قابل سنجش است. نمیشود الان بگوییم آن گروهی که میآید وزنش کمتر از آن گروهی است که نمی آید یا برعکس باید دید مسائل واقعا چطور پیش می رود و چه تعداد مردم پای صندوقهای رأی حاضر می شوند. * چه توصیهای به دوستان اصلاح طلب خود دارید؟ - توصیهای که به دوستان اصلاح طلب در جلسات داشتم حضور در انتخابات است برای این حرف هم پنج دلیل دارم. معقدم بعد از حوادث پس از انتخابات ۸۸ مردم و افکار عمومی مقداری از اصل انتخابات سرخورده شدند. ما برای آنکه دلسوز نظام هستیم باید مردم را قانع کنیم چون اگر بیایند پای صندوق خودشان تشخیص میدهند که چگونه باید عمل کنند. نکته دوم وضعیتی است که الان دولت فعلی در بخش تورم، اشتغال، فساد اداری و فساد مالی دارد. نکته سوم اوضاع منطقه و شرایط بینالمللی است وقتی میگوییم در خاورمیانه وشمال آفریقا موج بیداری اسلامی رخ داده و سایر ملتها باید از روش جمهوری اسلامی تأسی کنند چرا ملت را مأیوس کنیم از اینکه از سرنوشت خودشان دست بکند پس باید تشویق کرد که مردم پای صندوقهای رأی حاضر شوند. نکته چهارم وضعیت معیشتی و اقتصادی جامعه است. دلیل پنجم مربوط به اختلافاتی می شود که بین طیفهای اصولگرا به وجود آمده و این شرایط به نفع اصلاح طلبانی است که اگر بخواهند به پیروزی فکر بکنند. * برخی میگویند اصلاح طلبان موتور روشن، چراغ خاموش دارند پا به عرصه انتخابات میگذارند اما در مقابل عدهای نیز واژه تحریم فعالانه را برای نوع حرکت اصلاح طلبان عنوان می کنند یعنی از یک طرف به قول شما قصد قهر دارند واز یک طرف هم حضور فعالانه را تشویق میکنند، شما این دو تعبیر را برای نوع حرکت انتخاباتی جریان اصلاحات درست می دانید یا خیر؟ - اینها را رد میکنم البته برخی احتمالات متخصص راهنمایی و رانندگی هستند که اصلاح موتور روشن، چراغ خاموش را خوب تشخیص میدهند به طور مشخص یک جریانی میگوید مانمیخواهیم شرکت کنیم و در طرف مقابل یک جریان نیز به طور مشخص میگوید ما میخواهیم شرکت کنیم هر دو هم دلایل و مسائل خودرا مطرح میکنند و بر این مبنا فعالیتهایی هم دارند اما اینکه کسی بگوید دنبال تحریم هستند این طور نیست. * حتی تحریم فعالانه؟ - من اصلا تعریف این واژه تحریم فعالانه را نمیدانم چطور معنا میشود. یعنی چه که هم میخواهیم شرکت کنیم و هم فعالیت میکنیم که شرکت نکنیم. * یعنی معنای آن را متوجه نمیشوید؟ - خیر. * آقای کواکبیان جریان اصلاحات برای بازیافت حیات سیاسی خود چقدر به حضور در عرصه انتخابات مجلس نهم نیاز دارد؟ - من اعقادم این است که اصولا کشور به هر دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی نیاز دارد و اگر کسانی واقعا در صدد حذف یکی و تقویت دیگری برایند قطعا اشتباه میکنند. به هر حال باید با کمک یکدیگر مشکلات را از جلوی راه مردم برداریم. اینکه ما بگوییم کشور به یک گروه فقط نیاز دارد و گروه دیگری نیاز ندارند صد در صد اشتباه است. اگر کسانی تصور کنند که کلا این نیاز را به تنهایی مرتفع میکنند این هم اشتباه است. یعنی هم حذف رقیب امر شایستهای نیست و هم انحصارطلبی در بازی سیاسی مذموم است. متأسفانه از هر دو طیف داریم عدهای میگویند ما رقیب را حذف نمیکنیم، بلکه طوری عمل میکنیم که رقیب اصلا عرصهای برای حضور خودش پیدا نکند، اینکه برخی موضعگیری میکنند و می گویند هرکس میخواهد کاندیدا شود بایداز فلانی و فلانی اعلام برائت کند ، این مفهومش این است که افراد را سوق بدهند برای نیامدن بالاخره هرکس خطایی کرده به پروندهاش رسیدگی کنند اگر مشکلی ندارد تأیید شود؛ از طرف دیگر اینکه گفته شود نیروهای جریان رقیب هم باید از جریان اخاص اعلام برائت کنند تا بیایند آن هم درست نیست، بالاخره هرکس واجد شرایط انتخابات است میتواند به صحنه بیاید شرایط برایش فراهم شود انحصارطلبی و اقدام حذفی در انتخابات مذموم است. یعنی فضا را برای هر دو جریان باز کنند این را قبول ندارم که گفته شود جبهه اصولگرایان و جبهه پایداری در انتخابات مجلس با هم رقابت میکنند، حالا اصلاح طلبان می خواهند بیایند یا نیایند. مردم که این را می فهمند طبق آمار رسمی وزارت کشور تصریح دارد که ۱۴ میلیون نفر در انتخابات ریاست جمهوری دهم به فردی غیر از احمدی نژاد رأی دادند اگر دست اندرکاران امر میخواهند این جمعیت پای صندوقها حاضر شوند پس لوازم آن را فراهم کنند تا مشارکت حداکقری رقم بخورد. اینکه گفته میشود زندانیان سیاسی آزاد شوند مطبوعات در فضای بازتری فعالیت رسانهای کنند برای دلسوزی است هدف آن نیست که با این حرفها بخواهیم خودمان را پس بکشیم. اگر دقت شود برای انتخابات پیش رو حتی صدای اصولگراها نیز دارد درمیآید. الان خیلی از اخباری که راجع به لزوم دقت در برگزاری انتخابات منتشر می شود از جانب اصولگرایان است حتی برخی دوباره از تشکیل کمیسیون ملی انتخابات صحبت میکنند من می گویم آنقدر باید فضا شفاف باشد که اگر قرار است وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی نظر دهند بر اساس مستندات باشد و مو لای درز آن نرود. صدا و سیما با بی طرفی به فضای انتخابات ورود و شورای نگهبان در تأیید صلاحیت نامزدها کاملا شفاف عمل کند. با توجه به آنکه احزاب و تشکلهای سیاسی فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد روی نشاط انتخاباتی تأثیر دارند بنابراین اول باید مردم قانع شوند که تحت شرایط یاد شده آنها راغب به حضور پای فعال سیاسی بیاییم برای حضور در انتخابات شرط بگذارم یا نگذارم تأثیر زیادی ندارد در مقابل مردم برای مشارکت حداکثری باید قانع شوند که انتخاباتی صد در صد رقابتی عادلانه و قانون محور پیش روست. در ثانی معتقدم بر اساس فرماش حضرت امام که فرمودند در همه انتخابات باید حضور یافت باید عمل کرد چون اصلاح طلبان با همان تعریفی که کردم اصل و اساس نظام را قبول دارند. * بالاخره برای بازیافت حیات سیاسی جریان اصلاحات شرط گذاری خوب است یا حضور فعال داشتن در عرصه انتخابات مجلس؟ - من معتقدم حیات سیاسی با قهر کردن ایجاد نمیشود، بلکه با حضور ایجاد میشود و ادامه پیدا میکند، اما همانطور که گفتم این تفکر اشتباه است که بعضی فکر میکنند عدهای را میتوانند کلا حذف کنند یا عدهای فکر میکنند فقط خودشان هستند و دیگران را نادیده بگیرند. عقلانیت، اعتدال و تقوای سیاسی حکم میکند که برای شکل گیری نشاط انتخاباتی همه شرایط مطابق قانون فراهم شود.
دیدگاه تان را بنویسید