احمدي نژاد تغيير کرده يا حامیانش؟
اصولگرايان منتقد تلاش دارند اثبات کنند که حمايت ديروزشان و برائت امروزشان در نتيجه تغييراتي است که در گفتمان احمدي نژاد رخ نمود و اينکه تيم دولت احمدي نژاد از گفتمان مطرح شده ابتدايي عدول کرده و با چرخشهايي به نقطه کنوني رسيده است.
روزنامه ابتکار نوشت: اين روزها که آخرين ماههاي دوران رياست جمهوري هشت ساله محمود احمدي نژاد سپري ميشودواختلافات درون گفتماني اصولگرايان شکل جديدي به خود گرفته،دامنه اظهار نظرها و ارزيابي دلايل اختلافات و پروسه منتهي به شرايط کنوني گسترش روز افزوني يافته است. اگر چه هر کس از ظن خود تحليل وضعيت ميکند ولي اصولگرايان منتقد تلاش دارند اثبات کنند که حمايت ديروزشان و برائت امروزشان در نتيجه تغييراتي است که در گفتمان احمدي نژاد رخ نمود و اينکه تيم دولت احمدي نژاد از گفتمان مطرح شده ابتدايي عدول کرده و با چرخشهايي به نقطه کنوني رسيده است. اينان حمايت ديروز خود را بنام احمدي نژاد 84 ميگذارند وتفاوتهاي احمدي نژاد 90 را بهانه انزجار و مخالفت امروز خود قلمداد ميکنند. تلاش ميکنند گفتمان ديروز احمدي نژاد را منطبق بر گفتمان انقلاب اسلامي شامل اجزاء ارزشگرايي و اسلام گرايي،اقتصاد اسلامي،عدالت و مبارزه با فساد قرار دهند و گفتمان امروز وي در نقطه مقابل آرمانهاي ذکر شده قرار گيرد پيام مستتراين تحليل اينست که اصولگرايان و ياران و همراهان ديروز دولت همچنان بر مقياسها و شعارهاي خود باقي هستند و آن که عدول کرده و تغيير نموده دولت آقاي احمدي نژاد است. با اين توجيه تقابل کنوني موجه و دليل چرايي رساندن احمدي نژاد"محبوب" به احمدي نژاد"مغضوب"تراشيده ميشود. ميگويند:رئيس جمهور از آنچه بود و نمايش ميداد فاصله گرفته است. به عبارتي احمدي نژاد که دردوراول رياست جمهوري خود مجاز به هر کاري بود و کسي اجازه داوري درباره وي را نداشت، در دور دوم دست به هر کار زد بهانه مچ گيري و دليل بر برائت از وي شد منتقدين اصولگرايش از سال 90 به بعد براي مقابله و مهاروي و محدود کردن اختياراتش دست به هر کاري زدند. بحث مجدد استقلال بانک مرکزي را پيش کشيدند، تشکيل ستاد فراقوه جهت اداره کشور را ارائه نمودند،اصل 113 قانون اساسي به گونه اي تفسير شد که حق نظارت رئيس جمهور بر قانون اساسي منحصر به قوه مجريه گردد، در هفته گذشته با تصويب کليات طرح اصلاح قانون انتخابات گام مهمي درجهت تغييرات نهاد برگزار کننده انتخابات و شرايط نامزدها برداشته شد، اين اقدام مجلس مجوز نقض آتش بس موقتي را به دست رئيس جمهور داد و همچون آتشفشان شعله کشيد و دامن گسترانيد تا پيش از اين احمدي نژاد به کرات بر در رأس نبودن مجلس اشاره داشتند. در پي اين اقدام مجلس، اواين بار نه فقط مجلس را در رأس امور ندانست که رئيس جمهور را تنها نماد انتخاب مستقيم مردم قلمداد نمود و تصريح کرد که صحيح نيست مجلسي که نماينده اقليت ميباشد بر رئيس جمهور که نماينده اکثريت است نظارت داشته باشد. با اين توصيف سؤال ناظران اينست که احمدي نژاد عوض شده يا اصولگرايان تغيير کرده اند؟ ناگفته نماند که برخي حاميان سر سخت ديروز رئيس جمهور که داراي جايگاه تئوريک هستند تلاش ميکنند تقابل کنوني را غير نظري وغير گفتماني تلقي نمايند و آن را نتيجه عملگرايي قوه مجريه قلمداد کنند. به هر حال پاسخ به سؤال کنوني مهم است چرا که اگر احمدي نژاد عوض شده باشد ديگر اصولگرايان اخلاقاً ميتوانند خود را شريک وضعيت کنوني ندانند ومسئوليتي متوجه آنان نيست. ولي اگر معلوم شود که احمدي نژاد همان احمدي نژاد 84 است آنگاه اينچنين آسمان و ريسمان به هم بافتن و با اين مغالطهها ممکن است سر پوشي مقطعي بر عملکرد آنان باشد و عاملي براي فرار از قبول مسئوليت. اما در پيشگاه تاريخ واقعيتها تا ابد زير ابر باقي نخواهد ماند. نگارنده معتقد است که احمدي نژاد عوض نشده بلکه عملکرد زير پوستي اش در دوره اول اکنون عيان شده است و خود نمايي ميکند.تنها تفاوت احمدي نژاد در اين است که رفتارش در گذشته کنشي بود و اصولگرايان جرأت واکنش نداشتند و اما رفتار امروزش واکنشي است.مگر چقدر از دوره رياست جمهوري ايشان در سال 84 گذشته بود که بحث صدور مجوز ورود زنان به ورزشگاهها و بحث حجاب چونان شوکي آفريدکه موجب حيرت همراهان شد؟ اگر ويژگي شخص رئيس مجلس وقت نبود با معرفي کابينه نهم که خود تير خلاصي بر تصورات اصولگرايان بود،آتش اختلافات همان روز شعله ور ميشد. صاحب اين قلم در تير 85 به بهانه اولين سالگرد تير 84 مقاله اي تحت عنوان" احمدي نژاد به قرائت آقا تهراني يا احمدي نژاد به قرائت مشائي" به رشته تحرير در آورد که در آن ضمن بيان تفاوتهاي اين دو قرائت و ذکر شاخصهاي هر کدام از قرائتها نتيجه گرفت که احمدي نژاد به قرائت مشائي صحيح است، ولي آن روز براي اين نتيجه گيري دليل در دست نبود بلکه تحت عنوان گمانه ذکر شد و صحت آن به عملکردو جهت گيري رئيس جمهور در دور دوم انتخابش محول شد. به هر روي اين طور نيست که تغييرات رفتار احمدي نژاد به زعم اصولگرايان پس از انتخابات 88 خود را نشان داده است. اين تفاوتها از روز پس از مشخص شدن نتيجه در تير 84 نمايان بود ولي جريان اصولگرايان از سر شرمندگي و يا ترس از رقيب اصلاح طلب حاضر به پذيرش واقعيت نبود حالا هم اينچنين با شتاب به دنبال عبور از احمدي نژاد و اعلام برائت و تبرئه خود بودن نه جوانمردانه است و نه در حافظه افکار عمومي پذيرفته خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید