ضرب شست وزارت اطلاعات؟!
شبکه سلطنتی بی بی سی علاوه بر کار رسانه ای که با همگرایی و هم افزایی توان اغلب رسانه های دیداری، شنیداری و مجازی ضدانقلاب خارج نشین انجام می داد، مستندات جدید و موثق وزارت اطلاعات حکایت از کارویژه های غیر رسانه ای این شبکه نیز دارد.
بصیرت نوشت: چندی پیش خبری بر تارک رسانه ها نشست که ضمن ایجاد هوشیاری و امیدواری برای نیروهای داخلی و هموطنان عزیز، موجبات نگرانی و تشویش افکار مسئولان و گردانندگان پشت صحنه رسانه های ضد انقلاب را نیز فراهم کرد. آن، خبر دستگیری تعدادی از رابطان رسانه ای سایت ها و شبکه های ضدانقلاب طی عملیات هایی بود که اخیراً از سوی سربازان گمنام امام زمان(عج) انجام شد. نوع واکنش هایی که از سوی شبکه اختاپوسی امپریالیسم خبری به این اقدام وزارت اطلاعات به منصه بروز رسید، حاکی از این امر است که سربازان گمنام امام زمان(عج) چنان ضربه ای بر بدنه این گروه ها وارد کرده اند که هنوز هم نتوانسته اند خود را بازسازی کنند، اما سوالی که مطرح می شود این است که پشت پرده این شبکه ها کدام محافل سیاسی و رسانه ای قرار دارند و اصولاً در شرایط کنونی با چه اهدافی مشغول فعالیت بوده اند؟در اطلاعیه ای که به همین مناسبت از سوی وزارت اطلاعات منتشر شد، کانون اصلی فتنه رسانه ای علیه جمهوری اسلامی، شبکه سلطنتی بی بی سی معرفی شد. این شبکه علاوه بر کار رسانه ای که با همگرایی و هم افزایی توان اغلب رسانه های دیداری، شنیداری و مجازی ضدانقلاب خارج نشین انجام می داد، مستندات جدید و موثق وزارت اطلاعات حکایت از کارویژه های غیر رسانه ای این شبکه نیز دارد؛ یکی از این کارویژه ها، بهره گیری از پوشش ها و پایگاه های به ظاهر رسانه ای در خارج از کشور، به منظور ایجاد راه های ارتباطی با افراد رسانه ای نشان شده در کشور است. به عنوان مثال تشکلی موسوم به «انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایرانی» که در پاریس مستقر است و توسط یک زوج ضد انقلاب به نام های نوشابه امیری و هوشنگ اسدی در سال 90 ایجاد شده، نقش یکی از کارفرمایان شبکه را ایفا می کرده است. همچنین یک شبکه اجتماعی با منشأ آمریکایی از پروژه های «مرکز مطالعات ارتباطات جهانی» موسوم به «برنامه پژوهش رسانه در ایران» و تشکلی دیگر تحت عنوان «مدرسه روزنامه نگاری میانه» و چندین انجمن و موسسه دیگر که جملگی با سوء استفاده از پوشش های رسانه ای و گروه های مردم نهاد، مأموریت های محوله از طرف سرویس های اطلاعاتی اروپایی و آمریکایی را دنبال می کنند، شناسایی شده اند.به نظر می رسد به موازات نزدیکی به ایام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم در ایران، راهبردها و سناریوهای دشمنان نیز وارد فاز جدیدتر و جدی تری می شود. هدف راهبردی غرب این است که در بستر انتخابات آتی و با استفاده از همه ظرفیت های خود و از هر طریقی که شده - به ویژه نابسامانی اقتصادی که وجود دارد و غرب از طریق القای پرشدت رسانه ای، می خواهد آن را به محرومیت اجتماعی تبدیل کند - نظام جمهوری اسلامی را بی ثبات نشان دهد. طراحان و سناریست های غربی به زعم خود تلاش می کنند بی ثبات سازی از درون را در پرتو اجرای سناریوی هوشمند غرب با گذار از چند مرحله چون؛ تبدیل آنومی اقتصادی به آشفتگی اجتماعی و پس از آن، اعتراضات سیاسی در فضای پرهیجان و نسبتاً باز سیاسی ایام انتخابات، به ناامنی منجر کنند. فضاسازی علیه نظام در داخل، منطقه و جهان برای اجرای این سناریو و تبیین و تفهیم آن برای افکار عمومی، وظیفه بخش رسانه ای غرب است که شبکه های اجتماعی و رسانه ای از قبیل مورد بالا که در دستور غرب قرار گرفته و هفته گذشته نیز در فرانسه برخی از آنها گردهم آمدند و میثاق خیانت به ملت ایران و خدمت به بیگانگان را بستند، نقش برجسته کردن آن را دارند. این در حالی است که آنها علاوه بر غفلت از مکر الهی، از توانمندی ها و اشراف اطلاعاتی و امنیتی نظام اسلامی نیز غافل هستند و با وجود آزمودن توان نظام در مدیریت فتنه ای چون 88، دستگیری ریگی، خنثی سازی ترور و انفجارات خرابکارانه بی شمارو ... مجدداً می خواهند شانس خود را در انتخابات آینده نیز بیازمایند که البته ضرب شستی قوی تر از دستگیری شبکه رسانه ای از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در کمین آنها است.
دیدگاه تان را بنویسید