گفتگو با کدخدا راهکارتجدیدنظرطلبان برای حل مشکلات!
راهکارتجدیدنظرطلبان برای حل مشکلات!
طیف خوشبین به غرب طی سه ماهی که دولت حجتالاسلام رئیسی روی کار آمده است، تلاش میکند با فشارهای رسانهای و عملیات روانی مطالبات حزبی خود را در قالب خواستههای جامعه ایرانی و اولویتهای کشور به دولت تحمیل کند و مانع تغییر ریل سیاستگذاری و سیاستورزی در عرصه دستگاه دیپلماسی کشور شود
طیف خوشبین به غرب طی سه ماهی که دولت حجتالاسلام رئیسی روی کار آمده است، تلاش میکند با فشارهای رسانهای و عملیات روانی مطالبات حزبی خود را در قالب خواستههای جامعه ایرانی و اولویتهای کشور به دولت تحمیل کند و مانع تغییر ریل سیاستگذاری و سیاستورزی در عرصه دستگاه دیپلماسی کشور شود. در واقع جریان غربزده معتقد است تغییر ریلی که دولت متبوعش طی هشت سال در عرصه روابط با غرب ایجاد کرد و توانست بر پایه القائات مغشوش به افکار عمومی، جامعه ایرانی را در مقاطعی مقابل حاکمیت قرار دهد، نباید با روی کار آمدن دولت جدید در مسیر فراموشی و بازگشت به نقطه صفر قرار بگیرد.
جریان غربزده باور دارد که «عادیسازی روابط میان ایران- امریکا» یا همان «تابوشکنی» در روابط میان ایران و غرب در عرصه بینالمللی که در مفاهیمی مانند «تقبیح استکبارستیزی» و «عدول از خطوط قرمز نظام اسلامی در روابط با امریکا» قابل احصاست، نباید با تغییر یک دولت از بین برود بلکه باید دولت جدید را نیز با کمک ابزار رسانه وادار کرد ریل خود (به ویژه در عرصه سیاست خارجه) را بر اساس رویکرد دولت سابق پایهگذاری کند. در واقع ملزم کردن دولت فعلی به تبعیت از چارچوب فکری- اجرایی دولت سابق در عرصه دیپلماسی مهمترین اولویت این روزهای جریان غربزده است که نمود چنین سیاستی را میتوان در اظهارات عناصر این طیف و رسانههای وابسته به آن به خوبی مشاهده کرد.
جریان تجدیدنظرطلب همچنان روی یک باور قدیمی که انبوهی از مشکلات و معضلات را برای جامعه ایرانی به ارمغان آورده است، به صورت متعصبانه پافشاری میکند و آن اینکه برای فائق آمدن بر مشکلات کشور باید در مقابل زیادهخواهیهای غرب و به ویژه ایالات متحده امریکا سر تعظیم فرود آوریم و خواستههای آنها را که در قالب یک عملیات روانی به نام «نگرانیهای جامعه جهانی است» مطرح میشود، یکی پس از دیگری مرتفع کنیم. در تمام سالهای پس از انقلاب اسلامی جریان مذکور بدون آنکه وقعی به اولویتهای اساسی و منافع ملی داشته باشد، در بررسی تحولات داخلی و بینالمللی و ارائه راهکار برای عبور از مشکلات کشور، اسیر هیجانات کاذب و زودگذر شده است. در همان ماههای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی تئوریسینهای این جریان سفارت ایالات متحده امریکا در تهران را تسخیر کردند؛ اقدامی که امروز از آن اعلام برائت کردهاند و در چرخشی آشکار از مواضع سالهای ابتدایی انقلاب، خواهان تعدیل رویکرد انقلاب در برابر نظام سلطه هستند و این چرخش ۱۸۰ درجهای را اقتضائات دنیای سیاستمداران و اهل فهم میدانند!
پافشاری روی باورهای پر هزینه
موضع مشترک غربزدگان در مواجهه با دولت جدید آن است که دولت نباید فرصت مذاکره مستقیم با امریکا و احیای برجام را از دست بدهد و برای کاهش مشکلات کشور باید به هر شکل ممکن خواستههای غرب و در رأس آن ایالات متحده امریکا را برآورده کند! جالب این است که رسانههای این جریان و شخصیتهای شناختهشده آن در لابهلای فشار خود به دولت اساساً به نتایج عینی و رقتبار هشت سال کوتاه آمدن در برابر خواستههای غرب اشارهای نمیکنند و صرفاً بر ضرورت تن دادن دولت جدید به خواستههای طرف مقابل تأکید میکنند، به عنوان نمونه بهزاد نبوی از مجرمان کودتای سال ۸۸ در گفتگو با روزنامه شرق ابراز میکند: «مشکل اقتصادی و معیشتی ما الان در تاریخ چهلواندی سال بعد از انقلاب بیسابقه است. ما هرگز تا این حد مشکل نداشتهایم. برای حل این مشکلات اقتصادی که میشود اسمش را بحران اقتصادی- معیشتی گذاشت، اولین کاری که میشود کرد این است که در سیاست خارجی تجدیدنظر کنیم. همه نه، اما بسیاری از مشکلات ناشی از تحریم بیسابقه اقتصادی کشورمان است».
او همچنین با پیروی از الگوی ثابت جریان متبوع خود تلاش میکند حفاظت از چارچوب نظری- رفتاری غربزدهها را اولویت دولت در مواجهه با سایر کشورها عنوان کند: «این مشکل فعلی از راه رفع تحریمها حل میشود. رفع تحریمها هم راهش مذاکره با جهان خارج و حل مشکلات سیاست خارجی است تا بتوانیم یک حداقل زندگی قابل قبول برای مردم درست کنیم... من دو توصیه به حکومت دارم؛ اول اینکه هر چه زودتر مشکل برجام و تحریمها را حل کنند. نه اینکه این باعث شود همه مشکلات حل شود، نه بلکه این باعث میشود تا حداقل مردم بتوانند نفس بکشند و تا شرایط به حالت نیمهعادی برنگشته، یک طرح شبیه سهمیهبندی برای تأمین حداقل نیازهای مردم به شکل مدرن اجرایی کنند.»
علی مطهری نیز طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «مذاکرات وین و واقعبینی» میگوید: «. مسئله این است که طرف مقابل زورگو و سلطهگر است و قدرت هم دارد، اقتصاد جهان در دست اوست و با یک فرمانش حتی کشورهای دوست ما از ترس تحریم با ما همکاری نمیکنند. با چنین طرف مذاکرهای چگونه باید رفتار کنیم که هم عزت خود را حفظ کنیم و هم منافع ملت تحصیل شود. یک راه این است که بگوییم حق با ماست و مقاومت میکنیم و لو بلغ ما بلغ. راه دیگر این است که از عالم رؤیا بیرون بیاییم، تدبیر کنیم و مردم را در حد مقدور از شر تحریمها نجات دهیم.»
تعصباتی که مانع بیان اعترافات میشود
تجدیدنظرطلبان در حالی مقاومت در برابر غرب و مذاکرات با رویکرد امتیازدهی و امتیازگیری متناسب را زیر سؤال میبرند که مهمترین حفره برجام عدمتناسب تعهدات فیمابین ایران و امریکا- اروپا بود و شوق زائدالوصف تیم ایرانی برای مذاکره مستقیم با مقامات امریکا مانع از تنظیم و نگارش یک متن حقوقی مناسب با قدرت الزامآوری حداکثری بود.
امثال بهزاد نبوی بدون کمترین اشارهای به گرانی، تورم، رکود و بیکاری حاصل از گره زدن سفره مردم به برجام در حالی همچنان تأکید میکنند که دولت باید برای کاهش مشکلات کشور تن به خواستههای غرب و امریکاییها دهد که جامعه ایرانی به کرات نتایج حاصل از چنین رویکرد احساسی را در عرصه سیاست خارجه مشاهده کردهاند و حاضر نیستند هزینههای رفتار احساسی و روحیات لطیف جریان غربزده در عرصه بینالمللی را پرداخت کنند و ترجیح میدهند این بار مذاکرهکنندگانشان از هول توافقنامه نامتوازن و پر از نقایص حقوقی- سیاسی در دیگ گرانی و تورم و بیکاری و رکود نیفتند./منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید