«فردا» بررسی میکند؛ تاجیک و اصلاحطلبان در پی چیستند؟
دو دستور کاری که اصلاحطلبان پیش گرفتهاند
اصلاحطلبان میخواهند شرایط ملتهب باشد زیرا تصور میکنند در التهاب است که میتوانند خود را آلترنانیو وضع موجود جلوه دهند.
گروه سیاست سایت فردا: اصلاحطلبان همواره از آب گلالود ماهی خود را میگیرند؛ فرقی هم نمیکند ماهیگیری آنها در چه شرایطی است و البته برایشان چندان مهم هم نیست که نتیجه اقدامشان به ضرر منافع ملی باشد. آنها صرفا میخواهند جایگاه خود را ارتقا دهند، برای خود کلاهی از نمدِ مشکلات بدوزند تا به زعم خود به فنح سیاسی برسند. محمدرضا تاجیک، یکی از تئوریسینهای جبهه اصلاحات و مشاور رئیس دولت اصلاحات به تازگی در گفتوگو با جماران گفته است: «در شرایطی که اصولگرایان شاید هیچگاه به این اندازه با بحران مشروعیت حتی در میان طرفداران خودشان و در میان مردمان مواجه نشده بودند، اگر واقعا یک جریان اصلاحطلب بتواند به تعبیر زیبای اخوان ثالث به مثابه یک جوانه ارجمند بروید، این جوانه ارجمند حتما میتواند خیلی از نگاهها را به خودش جلب کند به شرط اینکه این اتفاق تاریخی بیفتد. البته نمیدانم چقدر تحقق این مهم میتواند از جنس آرزو باشد، اما امیدوارم از جنس آرزو نباشد و ما شاهد آن باشیم».
حسن روحانی هم چندی پیش به نوعی دیگر بار مسئولیت ناامیدی مردم را بر دوش حاکمیت انداخته بود و گویی دولتش و اصلاحطلبان در بروز مشکلات کنونی هیچ نقشی نداشتهاند گفته بود که «اگر مردم را از انتخابات مأیوس کردید، یعنی به خیابان میرانید».
اصلاحطلبان بعد از سکوتی یکساله حالا و در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم سعی میکنند به انحاء مختلف بار دیگر وارد عرصه سیاسی شوند. آنها برای تحقق این مهم دو دستور کار را در پیش دارند؛ نخست مقصرجلوهدادن تمام اصولگرایان و نه لزوما دولت و دوم سعی در ملتهبنگاه داشتن جامعه. در دستور کار نخست آنها میدانند باید «تمام اصولگرایان» تخریب شوند زیرا رقیب خود را فقط دولتمردان نمیدانند و آگاهاند که در عرصه انتخابات با «اصولگرایان» رقیب خواهند بود؛ بنابراین چشم خود را میبندند و با همه مشکلات را بدون هیچ فکت دقیقی بر گردن «تمام اصولگرایان» میاندازند. هدف آنها از این کار البته تطهیر خود است. اصلاحطلبان بر عنصر فراموشی عمومی حساب ویژهای باز کردهاند و میخواهند به نوعی خود را آلترناتیو وضع کنونی جلوه دهند. برای تحقق این مهم راهی ندارند جز آنکه مسئولیت هر مشکلی هست را از گردن خود وانهند و بر گردن جبهه اصولگرایی بیندازند؛ در صورتی که از پایان دولت دوازدهم و مجلس دهم مدت زمان زیادی نمیگذرد و هر فرد منصفی تصدیق میکند که بسیاری از مشکلات کنونی ناشی از عملکرد فاجعهبار اصلاحطلبان و دولت تحت حمایتشان بوده است. دوم آنکه آنها میخواهند با استمرار التهاب اجتماعی از یکسو اجازه ندهند امکان بهبود شرایط میسر شود زیرا پر واضح است در وضعیت التهاب، بازسازی سخت خواهد بود و از سوی دیگر بتوانند در التهاب به عنوان آلترناتیو عمل کنند؛ چه آنکه اگر فضا عادی شود دیگر نوبت به شنیدهشدن صدای آنان از سوی مردم نمیرسد. مشخصا همین تاجیک در گفتوگویی دیگر کار را تا جایی پیش برد که گفت حتی اگر این اعتراضات تمام شود، اعتراضاتی خشنتر به وجود میآید. پس اصلاحطلبان برای خود دستور کاری در نظر گرفتهاند؛ آنکه در بحران و التهاب زنده خواهیم ماند.
گرچه به نظر میرسد آنها با دستورکارهایی مشخص مسیر پیش رو تا انتخابات را طی میکنند اما شاید محاسبات آنها چندان درست نباشد زیرا به صورت واقعی از یک عنصر اصلی و تعیینکننده غافلاند و آن مردم هستند. مردم نشان دادهاند گرچه از وضعیت کنونی رضایت ندارند اما در این میان هیچ توجهی به اصلاحطلبان هم ندارند و آنها را به هیچ وجه نمایندگان خود نمیدانند و هرچه هم اصلاحطلبان در این مدت سعی کردند مواضعی رادیکال علیه همه چیز و همه کس بگیرند اما مردم اعتنایی به آنها نکردند؛ کمااینکه در دو انتخابات مجلی 98 و ریاستجمهوری 1400 هم اصلاحطلبان شکستخوردگانی بیمثال بودند. حالا هم نیروهای اصلاحطلبان هرچه تلاش کنند که هم سرمایه اجتماعی از دست رفته خود را احیا کنند و هم از سرمایه اجتماعی اصولگرایان به نفع خود جذب کنند، نمیتوانند زیرا بر همگان محرز است که سهم بسیاری از مشکلات کنونی کشور متوجه خود اصلاحطلبان است.
دیدگاه تان را بنویسید