دکه/ بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور
از عدالتخواهان تا اپوزیسیون
در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
گروه سیاست سایت فردا - در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
خراسان عنوان کرد: غصه اختلال و اینترنتی که آبرومندانه نیست
پاسخهای کلی و تکراری دستاندرکاران نه تنها علاج دغدغههای مردم در قبال اینترنت نیست بلکه موجب احساسات ناخوشایندی نیز میشود.
روزنامه خراسان در این ارتباط نوشته: بررسیهای انجمن تجارت الکترونیک تهران نشان میدهد وضعیت کیفیت اینترنت در کشور در شرایط بحرانی قرار دارد؛ موضوعی که نه تنها مانع بزرگ رشد اقتصاد دیجیتال و تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه است، بلکه دستاوردهای پیشین کشور در این زمینه را نیز با تهدید جدی مواجه میکند. در گزارش انجمن تجارت الکترونیک، رتبههای آبرومندانهای از وضعیت اینترنت ایران در جهان نمیبینیم: «ایران از نظر اختلالات اینترنتی پس از میانمار، جایگاه ۹۹ از ۱۰۰، از نظر محدودیتها پس از چین جایگاه ۹۹ از ۱۰۰ و از نظر سرعت بالاتر از سودان، کامرون و کوبا در جایگاه ۹۷ از ۱۰۰ قرار دارد.» شاید تصور شود، استناد به آمارهای سایت Surfshark که مبنای بررسی آن محدودیتهای اینترنتی است، نگاهی یکسویه به ماجراست که البته این گونه نمیتواند باشد؛ چراکه آمار بر اساس دادههایی که از کشورها به دست می آید، منتشر میشود. در عین حال اگر بخواهیم سرکی به آمارهای سایت speedtest بکشیم که وزیر ارتباطات هم هر ازگاهی به آن استناد میکند، باز هم جایگاه ما را چندان مطلوب نشان نمیدهد.
فرهیختگان: اظهارات علی اکبر صالحی اشتباه محاسباتی است یا شروع پروژه انتخاباتی؟
در هفتههای اخیر تعدادی از مسئولان دولت روحانی بهخصوص آنهایی که نقشی در برجام و سیاست خارجی داشتند فعال شده و به مصاحبه در قالب انتقاد و پیشنهاد روی آوردهاند. موضوعی که نمیتواند بی ارتباط با آوردگاههای سیاسی ماههای پیش رو باشد. در تازهترین مورد نیز علی اکبر صالحی پیشنهاد مذاکره همهجانبه با غرب را داده است.
روزنامه فرهیختگان در این باره نوشته: آیا ارسال پیام برای آغاز مذاکره همهجانبه در شرایطی که بدعهدی غرب باعث به وجود آمدن مشکلات فعلی در اجرای برجام شده است، ایران را در موضع ضعف قرار نمیدهد؟ بااین وجود به نظر نمیرسد که جریان «مدافع مذاکره با آمریکا تحت هر شرایطی»، نسبت به واقعیتهای دیپلماتیک آگاهی نداشته باشد. ین اظهارات بیشتر از آنکه با انگیزههایی در راستای موفقیت ایران در عرصه دیپلماتیک مطرح شده باشند با هدف تحقق انگیزههای سیاسی و جناحی در داخل کشور مطرح میشوند. اظهارات مطرحشده نشان میدهد، جریان مذکور به دنبال آن است که با مطرح کردن این گزاره که لازم است مذاکرهای همهجانبه با آمریکا صورت بگیرد، در انتخابات پیش رو، مجلس و انتخابات 1404، بار دیگر همان بازی دوقطبیسازی مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا را پیاده کند.
جام جم: جریان صورتی انقلابی پوششدهنده کمکاری جریانات معاند شده!
در سالهای اخیر محافلی با عناوین مختلفی همچون عدالتخواهی فعال شدهاند که مواضع و عملکردشان گوی سبقت را از اپوزیسیون ربوده است.
روزنامه جام جم در این زمینه نوشته: در ایام فتنه پاییز۱۴۰۱ که به بروز برخی اتفاقات در کشور منجر شد، جریانی راه افتاد که به وسطباز یا صورتی! و اسامیای از این دست معروف شد. الان هم نمیخواهیم به واژه نامأنوس مذهبی صورتی که بهعنوان برچسب استفاده میکنند، بپردازیم. دقت داشته باشید جریان صورتی فحش یا برچسب نیست! بلکه یک نحله سیاسی شبهعدالتخواه در کشورهای آمریکای جنوبی است که از ابتدای قرن۲۱ بهوجود آمد که مهمترین شاخصه آن ضدامپریالیستی و ضدنولیبرالی بودن است و هدف آن ساخت یک بلوک هژمونیک بود که بتواند هژمونی آمریکا را از بین ببرد، البته ربطی به جریان داخلی همنام ندارد و فقط یک تشابه اسمی است! جریان انتقادی علیه جمهوری اسلامی تا دیروز غالبا جریان سیاسی غیرانقلابی بود که طیفی گسترده از اصلاحطلب، نهضت آزادی، ضدانقلاب خارجنشین و... را شامل میشد، ولی امروز یک جریان انتقادی از درون سیستم بهوجود آمده که در گذر از خطقرمزها گوی سبقت را از جریان مخالف ربوده و تا جایی پیش رفته است که در بسیاری از حوزهها، جریان مقابل سکوت میکند و میداند که جریان صورتی انقلابی! خود پرچمدار این موضوع خواهد شد و عملا طرف مقابل توانسته بهنوعی از درون جریان انقلاب یارگیری کند و این جریان انتقادی در بسیاری از موارد بهصورت کاملا همافزا پوششدهنده کمکاری جریانات معاند است! تجربه را تجربه کردن خطاست! تجربه تاریخی برخی جریانات نشان میدهد این افراطیگری در خودانتقادی، میتواند در نهایت به التقاط فکری منتهی شود. نگاهی به روند برخی انحرافات دهه ۶۰ نشان میدهد تندروی در نقد اصول چگونه برخی را به همدستی با دشمن کشاند. همین روند در جریان رادیکال چپ در دهه ۶۰ هم تکرار شد و تندروی در نقد داخلی، مدعیان خط امام را به رویارویی با ولیفقیه سوق داد. این تجارب، دلسوزان انقلاب را نگران میکند که مبادا افراط در نقد درون سیستمی، تاریخ را تکرار کند و انقلابیون را اندکاندک روانه اردوگاه تقابل با نظام اسلامی کند.
کیهان: اصلاحطلبان برای خروج از انزوا از مجالس تشییع و ختم هم سوءاستفاده میکنند
از قدیمالایام معمول بوده که در زمان درگذشت چهرهها، افرادی از جریانهای مختلف سیاسی کشور در مراسمهای مربوط به آن شخصیت زیر یک سقف گرد هم میآیند و حتی بهرغم رقابت در عالم سیاست با یکدیکر مصافحه و سلام و علیک گرم میکنند.
روزنامه کیهان در این باره نوشته: جریان ورشکسته فعال در فتنههای نیابتی، حضور خاتمی در مراسم ختم و تشییع چهرهها را تنها راه خارج کردن وی از انزوای سیاسی و موضع اتهام تلقی میکند! این طیف همچنین آخرین بار تصاویر حضور خاتمی در مراسم تشییع مرحوم آیتالله حسن صانعی در حسینیه جماران (در کنار برخی شخصیتهای موجه مانند آقایان محمدی گلپایگانی و محسنی اژهای) را بهانهای برای القای پایان انزوای خاتمی و رفع اتهام از او قرار داد. به نظر میرسد این صحنهها از سوی اطرافیان خاتمی مهندسی میشود تا چنین القا کند که حساسیتها نسبت به سوابق خیانت خاتمی از بین رفته است و حالا آنکه به تصریح رهبر انقلاب، فتنه و جنایات واقع شده در آن خط قرمز نظام است و مرتکبان این جنایت دست کم باید ابراز توبه و روشنگری و جبرانبخش ولو اندکی از مافات کنند. این رویکرد رسانهای دستاندرکاران فتنه قبل از هر چیز نشانگر یک واقعیت مهم است و آن ورشکستی و تهیدستی سران طیف متبوعشان پس از ارتکاب خیانتهای پیاپی است وگرنه دلیلی ندارد که یک جریان سیاسی حضور افراد متفاوت در مراسم تشییع یک شخصیت را حمل بر همنشینی تدبیرگران و کنار گذاشتن رقابت و درپیش گرفتن رفاقت (!!) تعبیر کنند.
کیهان: «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» فقط برای تخطئه امر به معروف و نهی از منکر است؟
هتک حرمت قرآن در سوئد واکنشهای فراوانی را برانگیخته و موجب پیگیری کشورهای اسلامی برای مجازات عامل آن شده است. روزنامه کیهان در این زمینه نوشته: جزو همان تمدنی است که غربرفتههایی که غربزده شدهاند و به جای تعمق، محو ماتیک وکراوات و WOW، هستند، همیشه از آن به عنوان کشوری پیشرفته یاد میکنند که حقیقت هم دارد. شعار اشتباه «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» فقط برای تخطئه امر به معروف و نهی از منکر بود که در دهان دهنبینان افتاده است؟ تئوریزه کردن فحش و توهین و تحریک ادیان و اعتقادات، در تمدنی که بهشت فرقهها و نحلهها و مهد دموکراسی است، تمدن است؟ تفکر شروری که هرگز نمیتواند ذات پلید و نیت کثیف خود را پشت رژ و پاپیون بپوشاند و دائم آتش میافروزد، در ایجاد جنگ تمدنی و ادیانی به دنبال چیست؟ چه اتفاقی افتاده که باید توجه جهان به جای دیگری جلب و جمع شود؟ بیثباتی بیسابقه شش ماه اخیر رژیم صهیونی یا آشفتگی چندین ساله فرانسه یا ابتلای آمریکا به حاکمان گیج یا ناامیدی از پادشاهی بریتانیا یا بینتیجه ماندن تقابل غرب با روسیه یا برخورد کشتی تایتانیک تمدن غرب با صخره واقعیات است که سوئد را سوپاپ پرصدای این تمدن به آخر رسیده کرده است؟ یا سوت آخر تقابل غرب با تمدن نوین اسلامی است که نتیجه تلخ شکست را به آنان تفهیم کرده است؟
گزارش جوان از اشتباه اپوزیسیون در اصرار بر قطع روابط کشورها با ایران
سال گذشته نیز برای چندمین مرتبه کارزارهای مختلفی برای مجاب کردن دولتهای خارجی به تعطیلی سفارتخانههایشان در ایران، اخراج دیپلماتهای ایران و قطع روابط به راه افتاد اما همگی به شکست انجامید.
روزنامه جوان در این خصوص با اشاره به یادداشت بیبیسی فارسی، نوشته: نویسنده بیبیسی فارسی اذعان دارد که دلیل عدم همراهی قشر خاکستری میتواند «هراس واقعبینانه از آیندهای نامعلوم، نگرانی از خطر جنگ داخلی یا "سوریهای شدن" ایران در صورت فروپاشی حکومت، نیرومندی گفتمان امنیتگرایی که حکومت نیز در تنور آن میدمد» باشد. او توضیح میدهد که چگونه اصرار بر قطع روابط خارجی با ایران باعث بدبینی ایرانیان به این جنبش شد: «تلاش تبلیغاتی بخشی از اپوزیسیون برای قطع کامل رابطه غرب با ایران و تحمیل رهبری مورد نظرشان، به تدریج به بدبینی ایرانیان داخل و خارج و دولتهای غربی نسبت به صحت و ظرفیت واقعی این ادعاها انجامید. به ویژه آنکه برخی توافقات بعدی دولتهای غربی با جمهوری اسلامی، توهمات پیشین را نقش بر آب کرد. در نهایت بسیاری از خود میپرسند چرا باید هزینه سنگین مبارزهای را بپردازند تا برخی در خارج ابزار تبلیغ و معرفی خود قرار دهند؟»
رسالت: دستگاه دیپلماسی نباید شب و روز داشته باشد تا فاجعه توهین به قرآن را تبدیل به درس عبرت برای دشمنان کند
بیتردید پیگیری از مجامع بینالمللی و دولتهایی که هتک حرمت به عقاید مسلمانان در سرزمین آنان صورت گرفته در جلوگیری از تکرار این توهینها موثر خواهد بود.
روزنامه رسالت در این ارتباط نوشته: اسم کوفه بد دررفته است؛ تاحدیکه ادعا میکنیم «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند»؛ بالاخره نه خطبههای امیرالمؤمنین علیهالسلام فراموش میشود نه کوچههای غریبنوازش با سفیر اباعبدالله از یادمان میرود؛ اما تعارف را کنار بگذاریم؛ ما اهل کجاییم؟ ما وقتی معاذالله به معصوم جسارت میشود چه میکنیم؟ ما هنگامیکه به قرآن که عِدل اهلبیت علیهمالسلام است توهین میشود چه واکنشی نشان میدهیم؟ دستگاه دیپلماسی و هر مجموعهای که مأموریت جهانی دارد این روزها نباید شب و روز داشته باشد تا این فاجعه بزرگ توهین به قرآن را تبدیل به یک درس عبرت برای دشمنان اسلام و مسلمین کند. هر چه ما بیشتر در مسیر دفاع از قرآن گام برداریم، هم به تکلیف الهی خود عمل کردهایم و هم تخریبهایی که نسبت به تشیع میشود را خنثی میکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید