فریب لبخندها را نخورید چین و آمریکا، رقیب امنیتی هستند
مایکل بکلی، پژوهشگر مؤسسه امریکن اینترپرایز در حوزه روابط چین و آمریکا، در تحلیلی برای روزنامه آسیا تایمز نوشت: لبخند مقابل دوربین، دست دادن، گپ زدنهای گرم و صمیمانه تصاویری بودند که از رئیسجمهور آمریکا و همتای چینیاش دیدهایم. با این وجود، فراتر از تصاویر منتشرشده از رهبران دو اقتصاد بزرگ جهان، از اولین نشستشان در بیش از یکسال گذشته تاکنون، چیز زیادی تغییر نکرده است. هیچگونه علائمی وجود ندارند که نشاندهنده رفع بدگمانی و رقابت ریشهدارشده میان آمریکا و چین در سالیان اخیر باشند.
مایکل بکلی، پژوهشگر مؤسسه امریکن اینترپرایز در حوزه روابط چین و آمریکا، در تحلیلی برای روزنامه آسیا تایمز نوشت: لبخند مقابل دوربین، دست دادن، گپ زدنهای گرم و صمیمانه تصاویری بودند که از رئیسجمهور آمریکا و همتای چینیاش دیدهایم. با این وجود، فراتر از تصاویر منتشرشده از رهبران دو اقتصاد بزرگ جهان، از اولین نشستشان در بیش از یکسال گذشته تاکنون، چیز زیادی تغییر نکرده است. هیچگونه علائمی وجود ندارند که نشاندهنده رفع بدگمانی و رقابت ریشهدارشده میان آمریکا و چین در سالیان اخیر باشند.
اخیرا «جو بایدن» تنها چند ساعت پس از گفتوگوهای چهره به چهره با شی، تایید کرد که شی جین پینگ همتای چینی خود را یک «دیکتاتور» میداند.
روابط میان دو کشور را میتوان به عنوان «رقابت پایدار» توصیف کرد، اصطلاحی که توسط دانشمندان علوم سیاسی برای اشاره به دو قدرتی که یکدیگر را برای رقابت شدید امنیتی متمایز ساختهاند مورد استفاده قرار میگیرد. نمونههایی از این مورد را در تاریخ معاصر میتوان یافت از جمله در رابطه میان هند و پاکستان، میان فرانسه و بریتانیا و میان غرب و اتحاد جماهیر شوروی.
در طول دو قرن گذشته چنین رقبایی تنها یک درصد از روابط بینالمللی جهان، اما بیش از ۸۰ درصد از جنگهای آن را به خود اختصاص دادهاند. تاریخ نشان میدهد که این رقابتها حدود چهار دهه به طول میانجامد و تنها زمانی پایان خواهد یافت که یکطرف توانایی رقابت را از دست بدهد، یا زمانی که دوطرف علیه یک دشمن مشترک متحد شوند. هیچیک از این سناریوها در رابطه با چین و ایالات متحده قریبالوقوع و محتمل به نظر نمیرسند.
دو رقیب به خوبی یکدیگر را درک میکنند و به این نتیجه رسیدهاند که جهانبینیشان مخالف یکدیگر میباشد و آشتیپذیر نیست. همین امر در مورد بسیاری از مسائلی که دو کشور را از یکدیگر جدا میسازد صدق میکند و به مثابه سناریوهای برد- باخت قلمداد میشوند. تایوان را میتوان از تایپه یا از پکن اداره کرد، اما امکان اداره آن از هردو جا وجود ندارد. دریای چین شرقی و دریای چین جنوبی میتوانند یا جزو آبهای بینالمللی باشند و یا جزو قلمروی چین محسوب شوند. روسیه را یا میتوان فلج کرد و یا مورد حمایت قرار داد.
چین از آمریکا میخواهد فروش تسلیحات به تایوان را متوقف کند، اما واشنگتن قصد انجام این کار را ندارد. واشنگتن مایل است چین به نمایش قدرت نظامی خود بر سر تنگه تایوان پایان دهد. پکن، اما میداند که پذیرش خواسته آمریکا خطر حرکت تایوان به سمت استقلال را در پی خواهد داشت. تلاشهای آمریکا برای تعامل با چین اغلب در پکن با سوءظن و تردید مواجه میشود. همانطور که «جیانگ زمین» رهبر اسبق چین اظهار داشت سیاستهای تعامل و مهار یک هدف دارند: پایان دادن به نظام چین.
رهبر چین نمیخواهد سرنوشتی که شوروی دچار آن شد، در مورد چین تکرار شود. زمانی که «میخائیل گورباچف» رهبر شوروی در اواخر دهه ۱۹۸۰ تلاش کرد اتحاد جماهیر شوروی را در نظم غربی ادغام کند، صرفا نابودی موجودیت نظام سوسیالیستی را سرعت بخشید. در عوض، او خواستار افزایش توان نظامی، تاکید مجدد بر کنترل حزب کمونیست و سیاست اقتصادی مبتنی بر اتکا به خود است.
سخنان دلگرمکننده و توافقهای محدودی که میان شی و بایدن رد و بدل شد نباید باعث شود توجه از اقداماتی که ایالات متحده و چین را بیش از یکدیگر دور میسازد، منحرف شود. نمایش قدرت چین در تنگه تایوان سه سال است که ادامه دارد و هیچ نشانهای از کاهش آن دیده نمیشود. بهطور مشابه بایدن مسیر ایالات متحده را به سمت اتحادهای نظامی با هدف مقابله با تهدید چین ادامه داده است. آن کشور اخیرا وارد یک توافق سهجانبه متشکل از ایالات متحده، ژاپن و کرهجنوبی شده است. دولت ایالات متحده به سختگیری و تشدید فشار بر اقتصاد چین از طریق اعمال محدودیتهای مرتبط با سرمایهگذاری در آن کشور ادامه خواهد داد./کیهان
دیدگاه تان را بنویسید