پیشبینی نگران کننده محسن هاشمی از سال ۱۴۰۳
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: آن چیزی که در کشور الان شکل گرفته است، دوقطبیهای کاذب است که فرهنگ کشور و وضعیت فرهنگی کشور را دچار خسران میکند و میتوان آن را قطبیدگی نامید؛ مانند همین اتفاقی که در مورد درگیری یک روحانی با یک مادر رخ داد و فیلمی که منتشر شد، در این فیلم کاملا دوقطبی را در جامعه میشد دید، البته این دوقطبی فقط در مورد این فیلم نیست و در انتخابات هم به وضوح دیده شد.
عضو شاخص شورای مرکزی حزب کارگزاران معتقد است که اگر آیت الله هاشمی در انتخابات اخیر و شرایط امروز حضور داشت اصلاح طلبان با انتخابات قهر نمیکردند.
بخشی از مصاحبه محسن هاشمی به شرح زیر است:
دولت در سال اخیر هیچ دستاورد قابل اتکایی نداشته است، با این حال بارها شاهد بودهایم دولتمردان تقصیر را همچنان به گردن دولت روحانی میاندازند، این سبک توجیهات را ناشی از چه نقاط ضعفی در دولت سیزدهم میدانید؟
پاکت گذشته هنوز دست رئیسی است و، چون نتوانسته از پس مشکلات واقعی کشور بربیاید آن پاکت را باز نگه داشته است. درحال حاضر این روشها پاسخگو نیست و در سال پیش رو که سال آخر دولت رئیسی است مردم با این ادعاها قانع نمیشوند و به ضرر دولت سیزدهم تمام خواهد شد. سال ۱۴۰۲ را رهبری مهار تورم و رشد تولید نامگذاری کردند، اما این شعار به حقیقت نپیوست؛ البته دولت و بانک مرکزی مدعی هستند که این اتفاق رخ داده است، در مورد رشد تولید هم شعارهای دولت و عمل به دستور رهبری توسط دولت پوچ از آب درآمد، رشد اقتصادی که دولتمردان ادعا دارند بالای ۵ درصد بوده در اثر فروش نفت رخ داده که در اواخر دولت روحانی با مشکل مواجه شده بود، اما پس از مشکلات روسیه و آمریکا اجازه فروش بیشتری به ایران دادند در نتیجه این رشد اقتصادی با نفت است، درحال حاضر کشور از آن چیزی که در برنامه آمده است به شدت عقب است. بیش از ۵ سال است که تورم بالای ۴۰ درصد را تجربه میکنیم، ولی حقوقها معمولا بالای ۲۰ درصد افزایش پیدا نکرده است و این یعنی به طور عملی سفره مردم خالی شده و مردم را به صفر رساندهایم و هیچکس پاسخگوی آن نیست.
مسئله دیگری که در ایران تبدیل به بحران شده در مورد سوخت است، در این رابطه دولت هیچ تصمیم درستی نتوانست بگیرد درصورتی که درحال حاضر با ۱۴۰ میلیون لیتر مصرف روزانه دوباره وارد کننده سوخت خواهیم شد و این ناترازی بسیار خطرناکی است.
در مورد بازار خودرو و مسکن هم شرایط به همین میزان آشفته است و دولت نتوانست به وعدهای که در مورد ساخت ۴ میلیون مسکن داده بود عمل کند و حتی ۱۰ درصد از این میزان هم در اختیار مردم نیست.
درمورد خودرو هم این آشفتگی که از ابتدای سال وجود داشت اتفاقا امروز بیشتر شده است و قیمت خودرو پراید بالای ۳۴۰ میلیون تومان است، خودروی ۲۰۶ حدود ۶۴۰ تومان است و یک خودروی اتوماتیک پژو هم به ۹۰۰ میلیون تومان رسیده است. در نتیجه هیچ امیدواری به تصمیمات وجود ندارد، مجموعا در بخش اقتصادی وضع خرابتری پیدا کردهایم، بازار ارز هم به شدت آشفته است و دولتی که دولتهای قبل را متهم به ارزپاشی میکرد امروز مجبور به ارزپاشی حتی در فرودگاهها شده است. تصاویر زشتی از فرودگاه منتشر شد به صورتی که هر کسی که میخواست سوار هواپیما شود با یک بلیط تا هزار یورو در فرودگاه دریافت میکرد در این شرایط افراد یک بلیط ۲ میلیون تومانی میخریدند و میرفتند فرودگاه پول را که میگرفتند همانجا بلیط را کنسل میکردند.
در نتیجه با تمام این تفاسیر میتوان نتیجه گرفت که سال پیشرو که اخرین سال دولت رئیسی است و در پایان سال هم درگیر انتخابات خواهیم شد، شرایط تغییر چندانی نخواهد کرد جز فقیرتر شدن مردم.
روسها و چینیها در کنار عربها درمورد خلیج فارس و جزایر سهگانه قرار گرفتهاند
باتوجه به نکتهای که اشاره کردید سال جدید سال سختی برای مردم خواهد بود و نهایتا انتخابات هم داریم، با توجه به همه این شرایط و باتوجه به اینکه دولت در موضوعات دیگر هم کارنامه درخشانی ندارد، سال جدید چقدر میتواند خطرناک باشد؟ آیا میتوان گفت درحال حاضر دولت در نقطه امنی قرار دارد؟
دولت ادعاهایی دارد که باید راستی آزمایی شود، این ادعاها در زمینه افتتاح پروژههای نیمه کاره یا کمک به کارخانههایی است که دچار رکود شده اند. اگر راستی آزمایی شود و واقعیت داشته باشد این اقدامات ارزنده است.
در سیاست خارجی هم میتوان گفت که اتفاقاتی افتاد که البته نظام و حاکمیت آن را رقم زد و نمیتوان به پای دولت گذاشت. مدتی است که تا حدود زیادی مشکلات منطقه، سیاست روابط با عربستان و کشورهای منطقه رو به بهبود است و روابط مخصوصا با همسایهها روبه فزونی است. حال باید اثرات اقتصادی آن را سنجید. اما بعضی از اقدامات هم جای سوال دارد، به عنوان مثال مسئله حقابه هیرمند که از افعانستان باید میآمد باید با جدیت بیشتری دنبال میشد به خصوص که رئیسی ادعا کرد ما این حقابه را میگیریم، اما در عمل اتفاقی رخ نداد و باران افزایش پیدا کرد و سیل هم آمد و حقابهای به ایران داده نشد. یکی دیگر از موضوعاتی که اخیرا پیش آمد این بود که سازمان ملل در بولتن شماره ۶۶ نام خلیج فارس را حذف کرده است یا مثلا روسها و چینیها در کنار عربها درمورد خلیج فارس و جزایر سهگانه قرار گرفتهاند و ادعاهایی مطرح شد که با امنیت ملی ایران در تناقض است. این موارد ضعف عملکرد در سیاست خارجی است که باید پاسخگو باشند.
قرار گرفتن در کنار روسیه در جنگ اوکراین باعث میشود تحریمها افزایش یابد
فکر میکنید در این یک سال باقیمانده که دولت زمان دارد میتواند در حوزه تحریمها قدم موثری بردارد؟
درحال حاضر در این مورد کشور بلاتکلیف است چرا که آمریکا انتخابات دارد. برای رفع تحریمها در کشور فرصتهای زیادی وجود داشت که از ان استفاده نشد، اما اکنون باید منتظر نتیجه انتخابات آمریکا باشیم، همچنان تحریمهایی که آمریکا یک طرفه اعمال میکند؛ حتی خارج از برجام موجود است و مشکلاتی هم با اروپا وجود دارد که ناشی از همین قرار گرفتن در کنار روسیه در جنگ اوکراین است که آنها هم باعث میشود تحریمها افزایش یابد. در مجموع شرایط برای هیچ مذاکرهای امروز فراهم نیست به جز مذاکرات پنهان که جزئیات آن بیرون گفته نمیشود. به نظر میآید یک تنشزداییهایی صورت گرفته است که از طریق آن میتوانیم نفت بفروشیم، اما این توافقات علنی گفته نمیشود.
یک نگاه گذرا هم به سیاست داخلی داشته باشیم، ما انتخابات در پیش داریم، فکر میکنید آیا مثلا جریانی مانند جریان اصلاحات میتواند در انتخابات آینده نقش جدی داشته باشد و این اجازه به آن داده میشود؟
انتخابات بعدی در ۱۴۰۴ است و از الان چیزی حدود ۱ سال و نیم حداقل کمتر وقت داریم و اگر قرار است که فعال شویم باید از اسفند سال آینده این فعالیتها جدی شود در نتیجه در ۳ ماهه اول سال یک مقدار روش و سیاست جبهه اصلاحات برای حضور در انتخاب ریاست جمهوری روشن میشود، اما آن چیزی که در کشور الان شکل گرفته است، دوقطبیهای کاذب است که فرهنگ کشور و وضعیت فرهنگی کشور را دچار خسران میکند و میتوان آن را قطبیدگی نامید؛ مانند همین اتفاقی که در مورد درگیری یک روحانی با یک مادر رخ داد و فیلمی که منتشر شد، در این فیلم کاملا دوقطبی را در جامعه میشد دید، البته این دوقطبی فقط در مورد این فیلم نیست و در انتخابات هم به وضوح دیده شد. وقتی مثلا میگویند در تهران ۷۶ درصد شرکت نکردهاند و بعد از آن میگویند ۸ درصد هم رای باطله دادهاند، یعنی اینکه حدود ۸۴ درصد تهرانیها عملا در انتخابات نظر منفی داشتهاند وگرنه رای باطله نمیدادند. میزان باقیمانده هم به رغم اعتراضاتی که دارند برای حفظ نظام و مقابله با دشمن و برای حفظ انقلاب اسلامی رای دادهاند. پیشنهاد من به مسئولان این است که پیام این انتخابات را بشنوند و حتی نکات و اسامی که مردم روی آرا باطله نوشتند را بخوانند و تصمیمی جدید بگیرند.
باتوجه به شرایط موجود و نتیجه انتخابات مجلس به نظر شما هنوز مردم به انتخابات ریاست جمهوری اقبال دارند؟
در انتخابات اخیر جبهه اصلاحات کنار مردم ماند و صدای نارضایتی آنها شد، اقبال مردم به انتخابات هم بستگی به عملکرد و برنامههای گروههای سیاسی دارد.
اگر در شرایط فعلی آیت الله هاشمی حضور داشتند بعید بود که اصلاح طلبها با انتخابات قهر کنند
اگر آیتالله هاشمی در شرایط فعلی حضور داشتند فکر میکنید که چه تفاوتهایی بود؟
آیتالله هاشمی در همه بازههای زمانی دلایل زیادی برای حفظ انقلاب داشتند در نتیجه اگر ایشان در شرایط فعلی حضور داشتند بعید بود که اصلاح طلبهابا انتخابات قهر کنند و سعی میکردند که به قول این روزنه سازها اگر پیشنهاد روزنه کردند با جلسات و جمعبندی که میکنند به یک روزنهای برسند که نگذارند این دو قطبی و قهر شکل بگیرد. حال شاید ایشان هم موفق نمیشد و چنین اتفاقی میافتاد، ولی اصولا وظیفهشان را در مورد عبور از مشکلات به طرز عاقلهمندی با عقلانیت انجام دادند.
منبع: منیبان
دیدگاه تان را بنویسید