«امکان مینا» داستان عشق و غافلگیری+عکس
فیلم سینمایی «امکان مینا» چهره کریه و منفور گروهک منافقین را با ظرافت و به دور از هرگونه شعارزدگی و با داستانی پرکشش و پایانی تکاندهنده روایت میکند.
کمال تبریزی در پشتصحنه «امکان مینا»
اساس قصه «امکان مینا» که قصهای عاشقانه است به درستی از کار درآمده است. فیلمساز از یک سو زندگی مشترکی را روایت میکند که در دهه ۶۰ شکل میگیرد اما از وقایع جامعه و اتفاقاتی که در این دهه رخ داده غافل نشده است. مسایل آن روز به درستی روایت میشود جامعه درگیر دفاع است و این مسئله بدون شعارزدگی با ارایه تصاویر کوتاه و موجز از پدافند هوایی و موشکباران و صحبتهای مردم درون تاکسی به این موضوع بسنده میکند و از موضوع اصلی خود که حرکت هدفمند گروههای تروریستی است غافل نمیشود و فعالیت این گروهها و مراقبت ماموران امنیتی را به درستی روایت میکند. فیلمساز اتفاقات آن دوره را به درستی به تصویر میکشد و در عین حال به وجه انسانی و عاشقانه اثر هم توجه درست دارد؛ زیرا هسته اصلی قصه عاشقانه این زن و مرد جوان است. فیلم به خوبی روایت این عشق و دلدادگی، شک و خیانت را به مخاطب ارایه میدهد.
لحظه بحرانزای فیلم هوشمندانه و در جایگاه مناسب قرار داده شده است این لحظه زمانی شکل میگیرد که گوشهای از پنهانکاری همسر برملا میشود و مهران خود را در اتاقی مییابد که تمام راز و رمز زندگی مینا برایش روشن میشود. واکنش مهران در آن لحظه بسیار درست طراحی شده است اما این شک، دودلی و مخفیکاری در وجودش تبدیل به یک زخم عمیق میشود.
او با اطلاعاتی که از ماموران به دست آورده است دست به کاری خطرناک میزند و خودسرانه همسرش را از خانهای که مطمئن است توسط ماموران شنود دارد، خارج میکند. کاری که رفتار او را از مرز رفتارهای درست و متعادل اجتماعی خارج میکند زیرا او شرایطی را تجربه میکند که هیچ فردی در شرایط عادی آن را تجربه نکرده است. از یک سو همسرش مورد اغفال قرار گرفته و وارد گروهکی تروریستی شده است که برایش هیچ یک از مناسبات انسانی مهم نیست و تنها هدف رسیدن به مقصود گروهک است و دیگری این که او مورد خیانت توسط همسرش قرار گرفته است و مدت ها پیوستنش به منافقین را از همسرش که به او عاشقانه علاقهمند است مخفی نگه داشته است و با تصمیم سرکرگدگان مجبور به سقط فرزند و از بین بردن همسر (مهران) است.
جای جای رفتارهای شخصیتها به درستی طراحی شده است در بخشی که مهران خود را به گونهای به مینا معرفی میکند که گویی سالهاست در گروهک منافقین فعال است، مخاطب بهتزده و متعجب میکند و به قدری این لحظات خوب کارگردانی شده و بازیها به درستی در ارایه نقش جدید مهران با نام مستعار ساسان ارایه شده که مخاطب برایش باورپذیر است. همچنین در لحظهای که مهران وارد خانه میشود و با پس زمینهای که از رفتار مینا و گوش سپردن به صحبتهای «جاوید» (یکی از سرکردگان منافقین) طراحی شده است مخاطب باز هم غافلگیر شده و احساس میکند مینا قصد دارد به عمر مهران خاتمه دهد.
«امکان مینا» در حوزه داستانی چهره کریه و منفور گروهک منافقین را به مخاطب با ظرافت و به دور از هرگونه شعارزدگی به نمایش میگذارد و جنایات انسانی این گروهک در دهه ۶۰ را به درستی روایت میکند. این فیلم یک بار دیگر مهارت تبریزی را در کارگردانی به رخ میکشد. فیلم براساس استانداردهای سینما از جهت نوع داستان، شکل روایت فیلمنامه، نحوه بازیگیری از بازیگران، کارگردانی و... ساخته شده است. تیم منوچهر محمدی، کمال تبریزی و فرهاد توحیدی فیلمی پرکشش، پرتعلیق و دارای پایان تکاندهنده و دور از ذهن مخاطب را روایت کرده است. فیلم برخلاف آثاری که این روزها شاهد آن هستیم دارای قهرمان است و مخاطب فیلم را تا لحظه آخر همراه میکند.
دیدگاه تان را بنویسید