رونمایی از یک فیلم اولی دیگر با ژانر اجتماعی/ نمایش بخشی از بحران زندگی دهه شصتیها در «امیر»
به نظر میرسد «امیر» جزء فیلمهایی باشد که در آینده دو دسته مخاطب خواهد داشت. دسته اول کسانی خواهند بود که این فیلم را به شدت دوست داشته و برای آن و سازندگانش کف و سوت خواهند زد که اتفاقا از واکنشهای بینندگان جشنواره میتوان فهمید که تعداد این دسته کم است. اما دسته دوم آنهایی خواهند بود که این فیلم، آنها را خسته کرده و هیچ علاقهای از خود برای «امیر» نشان نخواهند داد.
سرویس فرهنگی فردا؛ امیر قربانی: نیما اقلیما به عنوان یکی از سه کارگردان فیلم اولی امسال، وارد صحنه رقابت شده است. در کارنامه اقلیما، ساخت یک تله فیلم، سه فیلم کوتاه و چند تیزر تبلیغاتی دیده میشود و «امیر» نخستین فیلم این کارگردان جوان سینماست که در بخش سودای سیمرغ جشنواره امسال حضور دارد.
میلاد کی مرام، هادی کاظمی، مصطفی قدیری، بهدخت ولیان، روشنک سه قلعهگی، وحید منافی، سحر دولتشاهی و آرتین گلچین بازیگران فیلم هستند که برای حضور در این فیلم از ۹ ماه قبل تمرین داشته اند تا نقش آفرینی آن ها در این فیلم با بازیهای قبلی تفاوت داشته باشد.
«امیر» قصه آدمهایی است که اکثر آنها متولد دهه ۶۰ هستند و مشکلات دهه شصتیها را نیز با خود همراه دارند. یکی از این مشکلات نیز که امروز گریبان این نسل از دوران معاصر را دربرگرفته معضل طلاق است. در این فیلم، علی به عنوان پدر قصد دارد فرزند خود را از غزل، مادری که میخواهد همراه با فرزندش از کشور خارج شوند، دوباره به خانه بازگرداند. در این مسیر هر چند امیر با پدر این خانواده دوست و رفیق است، اما با توجه به شرایط و مشکلاتی که خود در خانواده دارد، به همسر و فرزند علی بدون اطلاع خودش پناه میدهد.
«امیر» داستانی اجتماعی دارد و روی مشکلات و معضلات امروز جامعه دست گذاشته است. اما تصاویری که در فیلم به نمایش گذاشته میشود، بیش از آنکه رنگ و بوی امید به زندگی و مسیر رو به جلو را نشان دهد، یک زندگی سراسر سخت و با مشکلات فراوان را به تصویر کشیده که جز سیاهی، آلودگی و دود، نتیجهای در پی ندارد. این مسئله را هم میتوان از همان بخش ابتدایی که با دعوای عدهای در کنار خیابان آغاز میشود، فهمید.
امیر دارای آرامشی خاص است. آرامشی که مخاطب را به خود جذب میکند، اما اینگونه القا میکند که این آرامش برگرفته از سیگار کشیدن مداوم و استفاده از مشروبات الکلی است که موجب شده حاشیههای زندگی این کاراکتر اصلی داستان با آرامش درونی همراه باشد. از این رو میتوان یکی از نقاط سیاه این فیلم را همین مسئله عادی سازی استفاده از سیگار و مشروبات الکلی دانست.
فیلمنامه، کاراکترهای داستان «امیر» را در مسیری قرار میدهد که جز تلخی و ناکامی نیست و هیچ شور و نشاطی در آن دیده نمیشود. دعوا و عصبانیت به حدی آدم ها را در برگرفته که حتی کودک درون داستان نیز به هنگام مواجهه با یک کودک دیگر در پارک، با وی گلاویز میشود یا در جایی دیگر از امیر تقاضای سیگار میکند. سبک فیلم برداری نیز قصد دارد مفهومی را به مخاطب برساند که در آن دنیای آدمهای بزرگ را به گونهای نشان میدهد که قد کوتاه کودکان به آن نمیرسد و از همان پایین به این زندگی نگاه میکنند. به همین دلیل هم هست که از ابتدا تا انتهای داستان، تصویری از بازیگر خردسال دیده نمیشود و فقط صدای وی در فیلم وجود دارد تا جایی که از یک سو مادر این کودک از سفر به خارج پیشمان میشود و امیر نیز سیگار را ترک میکند.
به نظر میرسد «امیر» جزء فیلمهایی باشد که در آینده دو دسته مخاطب خواهد داشت. دسته اول کسانی خواهند بود که این فیلم را به شدت دوست داشته و برای آن و سازندگانش کف و سوت خواهند زد که اتفاقا از واکنشهای بینندگان جشنواره میتوان فهمید که تعداد این دسته کم است. اما دسته دوم آنهایی خواهند بود که این فیلم، آنها را خسته کرده و هیچ علاقهای از خود برای «امیر» نشان نخواهند داد.
دیدگاه تان را بنویسید