از آشويتس تا غزه

کد خبر: 45144

حسين ميزان

از آشويتس تا غزه

اندك زماني بيش تا اعلام نتايج نهايي گزارش وينوگراد باقي نمانده است. شايد اعلام اين گزارش پاياني زودهنگام براي دولت اولمرت باشد كه به واسطه ناكامي هاي متعددش هميشه در اذهان باقي خواهد ماند. پيش از اين هم گزارش هايي در خصوص علل شكست اسرائيل از حزب الله در جنگ 33 روزه ارائه شده بود كه غالبا مقامات ارتش و شخص اولمرت را مقصر اصلي شكست معرفي مي كرد. گزارش هايي كه سابقا توسط كميته وينوگراد ارائه شد قرباني هاي زيادي در عرصه داخلي اسرائيل به جاي گذاشت. شايد بتوان دان هالوتس رئيس ستاد مشترك ارتش اسرائيل و عمير پرتز وزير جنگ اين رژيم را مهمترين قربانيان گزارش مذكور دانست كه ناچار به استعفا شدند و جاي خود را به گابي اشكنازي و ايهود باراك دادند. اكنون هم تحليلگراني كه در خصوص گزارش نهايي وينوگراد گمانه زني مي كنند، بر اين باورند كه در اين گزارش ايهود اولمرت به عنوان مسبب اصلي شكست در جريان جنگ 33 روزه قلمداد مي شود و اين خود سبب تشديد فشارها بر نخست وزير رژيم صهيونيستي خواهد شد. از طرف ديگر هم اولمرت از جانب احزاب افراطي و راستگراي رژيم صهيونيستي به شدت تحت فشار قرار دارد. اين احزاب از نخست وزير رژيم اشغالگر مي خواهند كه در مذاكره با طرف فلسطيني به هيج وجه كوتاه نيايد و خصوصا با هرگونه مذاكره در خصوص قدس هم به شدت مخالفند. اين احزاب كه رهبري آنها را حزب شاس بر عهده دارد بارها تهديد كرده اند كه از كابينه اولمرت خارج خواهند شد. در اين شرايط يعني در آستانه اعلام گزارش نهايي وينوگراد و فشار احزاب راستگرا، دولت اولمرت به شدت در تنگنا قرار گرفته است. شواهد حاكي از آن است كه اين كابينه هم به زودي از هم فرو مي پاشد و به هيچ وجه نخواهد توانست كه تا سال 2010 دوام بياورد. از اين روي بايد در انتظار برگزاري انتخابات زود هنگام در اسرائيل باشيم. با توجه به بحران هاي فراواني كه دولت هاي مختلف در اين رژيم با آن دست به گريبان بوده اند، نزديك به دو دهه است كه هيچ يك از دولت ها نتوانسته اند دوران زمامداري خود را تمام و كمال سپري كنند و همه آنها پيش از موعد منحل شده و اكنون برگزاري انتخابات زود هنگام در اسرائيل به امري كاملا معمول بدل شده است. نخست وزير رژيم صهيونيستي كه تاكنون بارها بي تدبيري خود را بر همگان آشكار كرده است، براي فرار از دو فشاري كه در بالا بر شمرده شد، راهكار حمله به غزه را در نظر گرفته است. اولمرت سعي دارد از اين طريق خود را نخست وزيري قوي پنجه معرفي كند كه به خوبي از عهده مديريت بحران ها بر مي آيد. از سوي ديگر با خلق بحراني تازه توجه افكار عمومي داخلي را از گزارش وينوگراد به قتل عام غزه معطوف نمايد. از سوي ديگر اولمرت با حمله به غزه تلاش دارد به احزاب راستگرا بقبولاند كه به هيج وجه حاضر به مسامحه با فلسطينيان هم نيست. هدف ديگر اين حملات از بين بردن مشروعيت حماس است. جنبش مقاومت با پیروزی در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین دانست، توانست اکثریت آرای مجلس قانونگذاری را از آن خود کند و دولت را در اختیار بگیرد. اهمیت این پیروزی از آنجایی بود که رژيم صهيونيستي مي كوشيد، حماس را در افکار عمومی جهان یک جنبش تروریستی و بدون پشتوانه مردمی معرفی کند و از سوی دیگر انتخاب دموکراتیک حماس به مفهوم انتخاب گزينه مقاومت از سوي مردم فلسطین بود. لذا پيروزي حماس كار را بر صهيونيست ها دشوار کرد از اين روي اسرائيل بر آن شد كه مردم فلسطين را به صورت دسته جمعي مجازات كند كه در اين ميان جنبش فتح با مدیریت آمریکا اولین گام های را برای اجرایی کردن این سناریو برداشت و بنای مخالفت را با دولت حماس در یک جدول زمانی مشخص آغاز کرد. اما واکنش های حماس مانع از آن شد که این برنامه در همان ابتدا نتیجه بدهد. حماس برای پرهیز از تنش داخلی و بحران در عرصه سیاسی فلسطین تلاش زیادی کرد تا با فتح کنار آید و حتی برخی از کرسی های کابینه را به فتح واگذار کرد. پس از چند دوره اختلاف و درگیری داخلی، دولت وحدت ملی تشکیل شد که بازهم بحران ادامه یافت تا آنجایی که برگزاری انتخابات دوباره مطرح شد و سرانجام ابومازن دولت وحدت ملی را کنار زد و سلام فیاض را مامور تشکیل کابینه غیرقانونی کرد. در حالی که این اهرم فشار کارساز نشد این بار فشار بر مردم فلسطین به خاطر عقت نشینی از انتخاب خود آغاز شد. قطع حقوق کارمندان غزه و تحریم هایی که از سوی تشکیلات حودگردان آغاز شد تا قطع برق و ابتدایی ترین امکانات رفاهی از اهرم هایی بود که برای تسلیم کردن مردم غزه بکار گرفته شد. اما تمامی این تحریم ها راه به جایی نبرد و این بار مجازات دسته جمعی فلسطینیان در دستور کار قرار گرفت که مقدمه آن اعلام منطقه غزه به عنوان منطقه متخاصم بود. به واقع اسرائيل تلاش دارد كه غزه را نيز از حماس گرفته و به محمود عباسي واگذار كند كه در گرايشات صهيونيستي اش هيچگونه ترديدي وجود ندارد و در اوج فشارها بر مردم غزه دست بوسي اولمرت را فراموش نمي كند. در حالی که غزه منطقه متخاصم شناخته شد ابومازن در نشست پاریس بیش از 7 میلیارد دلار کمک گرفت تا کرانه باختری به منطقه ای پراز نعمت و غزه به سرزمیني نقمت زده تبدیل شود و این تاوانی بود که مردم فلسطین برای انتخاب دموکراتیک خود پرداخت کردند. در اين ميان سفر خاورميانه اي بوش هم مسير حمله به غزه را هموار كرد. در جريان سفر بوش، بنيامين نتانياهو، رهبر حزب راستگراي ليكود، پس از ملاقاتش با جرج بوش در جريان سفرش به سرزمين‌هاي اشغالي بسيار راضي بود. بوش در جريان اين سفر شخصا اصرار كرده بود كه اسرائيل بايد به مناطق فلسطيني حمله كند. رهبر حزب ليكود پس از اين ملاقات گفت: من خيالم با قول بوش درباره حمايت از هر نوع عمليات نظامي در غزه راحت شد. اگر مسئله به اين رئيس‌جمهوري واگذار شود او نمي‌گذارد حتي يك تروريست فلسطيني زنده بماند. اعراب هم كه در اين ميان تا مي توانند آب به آسياب صهيونيست ها مي ريزند. ابومازن كه در جريان قتل عام هاي اسرائيل به ديدار اولمرت مي رود و مبارك هم تمامي سعي خود را براي بستن گذرگاه رفح به كار مي بندد تا حلقه محاصره را بر فلسطينيان تنگ تر كند و باقي هم با سكوت خود و گستراندن فرش هاي طلا براي بوش و دادن مدال به وي حمايت عملي خود را از اقدامات صهيونيست ها نشان دادند. غرب هم كه مدتهاست در تحريم غزه به رهبري آمريكا نقش عمده اي ايفا مي كند. اكنون غزه تبديل به زندان بزرگي شده است كه ساكنان آن به مرگ تدريجي به جرم مقاومت در مقابل اشغالگران محكوم شده اند و در حال حاضر يك و نيم مليون نفر در غزه با مرگ دست و پنجه نرم مي كنند. جهان غرب و عرب به اتفاق صهيونيست ها دست به دست هم داده اند كه هلوكاست واقعي را نه در آشويتس (Aushwitz) و يا تربلينكا (TREBLINKA) كه در غزه ايجاد كنند. افسانه هايي را كه صهيونيست ها از آشويتس نقل مي كنند، اكنون مي رود تا در غزه به واقعيت بدل شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت