سرویس ورزشی فردا: در سومین فصل حضورش در پرسپولیس موفق شد جام قهرمانی را بالای سر ببرد. او در جشن قهرمانی تیمش یکی از خوشحالترین فوتبالیستهایی بود که در آن لحظه در سراسر جهان می شد سراغ گرفت. علیپور «شنیتا» را هم همراه خود به زمین آورده بود تا پسرش را هم در این شادی سهیم کند. درباره فصل سختی که پشت سر گذاشت ولی آن را خوب به پایان برد حرف زدیم. علیپور در گفتگو با «فردا» خوشحال بود و امیدوار به اینکه بتواند باز هم با پرسپولیس این قهرمانی ها را تکرار کند. فردا: لیگ را خوب به پایان بردی؟ - بهتر از این نمی شد. البته چرا می شد کمی بازی ها ادامه پیدا می کرد تا من بیشتر بازی کنم و بتوانم بیشتر گل بزنم.
فردا: چرا در این فصل فقط 4 گل زدی؟ - متأسفانه گاهی فوتبال این شکلی می شود و هر کاری می کنید آنطور که می خواهید پیش نمی رود. نمی دانم چرا این وضعیت برایم بوجود آمده بود.
فردا: با کسی هم حرف نمی زدی و درباره این موضوع زیاد صحبتی نمی کردی؟ - چه چیزی می گفتم؟ آدم وقتی حرف می زند که کاری انجام داده باشد ولی وقتی کاری نکرده اید که حرفی برای گفتن ندارید.
فردا: فشار زیادی را تحمل می کردی؟ - صددرصد. بازیکن پرسپولیس نبوده اید تا بدانید چه می گویم. وقتی در پرسپولیس بازی می کنید همه چیز برای تان سخت تر از وضعیت عادی می شود. همه از ما انتظار دارند که گل بزنیم و ببریم. خواسته های مردم که به حق هم هستند سبب می شود تا شما بیشتر احساس مسئولیت کنید.
فردا: این مسایل آزارت می داد؟ - نه! اتفاقا هربار با مردم برخورد داشتم آنها به من روحیه می دادند و از من حمایت می کردند. پرسپولیس واقعا طرفداران قدرشناس و با محبتی دارد. هر جای ایران که رفتم همه به من روحیه می دادند چون می دیدند که من تلاشم را می کنم. من در این فصل در 26 بازی به میدان رفتم ولی فقط 4 گل زدم. این برای خودم خیلی سخت است چه برسد به هوادارانی که از بازیکنان تیم شان توقع دارند تا گل بزند.
فردا: ولی در این مدت اخیر خوب گل زدی؟ - دقیقا. حس می کردم که شرایط خوب شده و آن طلسم یا هر چیزی که می توان اسمش را گذاشت از بین رفته است. خدا را از این بابت شاکر هستم و امیدوارم این شرایط را بتوانم در لیگ قهرمانان آسیا ادامه بدهم. ای کاش لیگ هم ادامه داشت تا این روند ادامه می یافت. حس می کنم یک کم دیر از آن حالت گل نزدن خارج شدم. باز هم خدا را شکر می کنم که در هفته های پایانی گل زدم.
فردا: قهرمانی چه حسی دارد؟ - عالی است. من پیش از این هرگز چنین حسی را تجربه نکرده بودم و حالا می فهمم چرا این همه تیم و فوتبالیست و مربی برای رسیدن به آن سکو تلاش می کنند. هیچ مقامی در لیگ با قهرمانی برابری نمی کند.
فردا: پسرت را هم به جشن بردی؟ - دوست داشتم "شنیتا" هم در جشن پدرش شریک باشد. البته کمی ترسیده بود ولی از اینکه پسرم کنارم بود حس خوبی داشتم و از این بابت خوشحالم.
فردا: اما بیننده تلویزیونی این حس را نداشت و به نظر می رسید که پسر تو و دختر ماهینی شرایط خوبی را تجربه نمی کنند؟ - دختر حسین 5 روز از شنیتا بزرگتر است. هر دو 5 ماهه هستند و شاید کمی زود بود که در این فضا قرار بگیرند ولی به هر حال فقط 10، 15 دقیقه بیشتر نبود. شکر خدا مشکلی هم برای مان بوجود نیامد و بلافاصله بعد از جشن همه چیز به حالت اول برگشت.
فردا: از جشن تان راضی بودی؟ - فکر می کنم بهترین جشنی بود که در این سال ها برای همه تیم ها گرفته بودند. همه چیزش عالی بود دست مسئولان سازمان لیگ و فدراسیون درد نکند.
فردا: انتظار داشتی چنین مسیری را برایتان درست کنند؟ - البته قبلا هم جشن های خوب داشته ایم ولی خب درست می گویید فکر می کنم این مراسم آبرومندانه تر بود. به هر حال هر سال بهتر از قبل می شویم و تجربه سال قبل کمک می کند.
فردا: چه شد که مقابل پدیده این همه انگیزه داشتید؟ - خیلی ها فکر می کردند چون ما قهرمان شده ایم دیگر نمی خواهیم بازی کنیم ولی برعکس، ما از این قهرمانی اینقدر انگیزه گرفته ایم که دوست داریم حالا حالاها مسابقات ادامه پیدا کند. شانس بد پدیده بود که در روز خیلی بدی مقابل ما ایستاد. فکر می کنم 4 گل به این تیم زدیم ولی 4 گل دیگر را نزدیم. فقط مهدی طارمی یک تنه می توانست در این بازی 3، 4 تا گل بزند که فقط یکی را زد.
فردا: فکر نمی کنی قرار گرفتن کنار بهترین گلزن لیگ کار تو را سخت تر کرده است؟ - قطعا این برای هر مهاجمی دشوار است که با طارمی در یک پست بازی کند ولی من به این افتخار می کنم که در گلزنی به مهدی کمک کنم. با اینکه این همه به گل زدن نیاز داشتم اگر موقعیتی بدست می آوردم که می توانستم به مهدی کمک کنم تا بیشتر گل بزند حتما این کار را می کردم. این در حالیست که خودم خیلی دوست دارم گل بزنم ولی به هر حال مهدی در شرایط خیلی حساسی است.
فردا: ولی این برای خودت بد نیست که آمار گلت کم می شود؟ - مهم سرمربی تیم است که می بیند من یا بقیه بچه ها چکار می کنیم. وقتی برانکو به من می گوید از عملکردم رضایت دارد برایم کافی است. اینکه دوست دارم گل بزنم بیشترِ بیشتر برای مردم است که از من توقع گلزنی دارند ولی من کم گل می زدم. این مرا ناراحت می کرد.
فردا: سریعترین گل فصل را در تبریز زدی و تیمت را قهرمان کردی؟ - خیلی حس خوبی داشت. همیشه به این فکر می کردم که آیا من هم می توانم یک گل زیر یک دقیقه بزنم که شکر خدا در بازی با ماشین سازی این شرایط برایم بوجود آمد و گل 30 ثانیه ای زدم.
فردا: گلت را به هادی تقدیم کردی؟ - هادی خدابیامرز دوست و رفیق خیلی خوب من بود. این کمترین کاری بود که می توانستم برای هادی عزیز انجام بدهم. ای کاش او هم بود و این قهرمانی را با او جشن می گرفتیم.
فردا: راستی چه شد که در جشن، هانی کنارتان نبود؟ - نمی دانم. من خودم درگیر «شنیتا» بودم و می خواستم او را به زمین بیاورم. این را باید مسئولان تیم هماهنگ می کردند که ظاهرا این هماهنگی ها درست و حسابی انجام نشده بود. بعد از پایان کار که متوجه این موضوع شدم خیلی حالم گرفته شد و با هانی حرف زدم و او هم خیلی ناراحت نبود. البته پدربزرگش کمی عصبانی شده بود و آن هم بیشترِ بیشتر به خاطر هانی بود که فکر می کرد دوست داشته به جشن بیاید.
فردا: الان حس خوبی داری؟ - قطعا! ما این جام را باید پارسال به هادی تقدیم می کردیم ولی همه دیدند که ما در سال گذشته با چه مشکلاتی مواجه شدیم و تا روز آخر هم دست از تلاش نکشیدیم. با این همه فکر می کنم روح هادی هم در جشن کنار ما بود و او هم با ما شادی می کرد. از این بابت خیلی خوشحالم و امیدوارم توانسته باشیم در حد یک لبخند همسر هادی و فرزندانش را خوشحال کرده باشیم.
فردا: برای الهلال چه برنامه ای دارید؟ - کار دشوار است ولی با این روحیه ای که از بچه ها سراغ دارم فکر می کنم آنها حسابی خودشان را باخته اند و ما باید با استفاده از همه این اتفاقات خوب یک برد امیدوار کننده بدست بیاویم تا جبران تساوی با الریان را کرده باشیم.
فردا: حرف باقی مانده ای داری؟ - باز هم از همه تماشاگران مان که بامعرفت ترین تماشاگران دنیا هستند ممنونم. آنها از روزهای بد سال گذشته که ما ته جدول بودیم دست از حمایت ما نکشیدند و انصافا باید این جام را به آنها تقدیم کرد که بیشتر از همه ما و همه اعضای باشگاه پرسپولیس لایق این جام بودند.
دیدگاه تان را بنویسید